لاینقطع
/lAyanqate~/
مترادف لاینقطع: پیوسته، دایم، مدام، مداوم، همواره، همیشه
برابر پارسی: پی در پی، پیوسته، پیاپی، پی در پی، همواره
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱- جمله فعلی )بریده نمیشود . ۲- پیوسته پی درپی : ولاینقطع غایتع قصوی نیت .. واستیصال آن فریق بی راه و طریق میبرد .
مداوم و پیوسته و متصل . دائم
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
بی پایان، پیوسته، پی در پی، لاینقطع
پیوسته، دائمی، پی در پی، همیشگی، مدام، لاینقطع
مسلسل، لاینقطع
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بی گسستگی . بی گسست
متضاد لاینقطع :منقطع یعنی بریده بریده
بلافصل