لاینحل
/lAyanhal/
مترادف لاینحل: حل نشدنی، ناگشودنی
متضاد لاینحل: قابل حل
برابر پارسی: ناگشودنی، چاره ناپذیر
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- عقده لاینحل ؛ گره ناگشودنی.
- معمای لاینحل ؛ معمای حل ناشدنی و ناگشودنی.
فرهنگ فارسی
۱- ( جمله فعلی ) گشوده نمی شود حل نمیگردد. ۲ - ناگشودنی چاره ناپذیر . یا مساله لاینحل . مساله ناگشودنی .
به معنی حل ناشدنی گشوده ناشدنی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
حل نشدنی، غیر محلول، لاینحل
لاینحل
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید