لاکار

لغت نامه دهخدا

لاکار. [ ( اِخ ) رودخانه ای است که به بحر خزر ریزد و محل صید ماهی باشد. ( جغرافیای اقتصادی ایران ص 32 ).

پیشنهاد کاربران

در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) -
این واژه رو واسه کسی بکار می برند که میخواد بپیچونه یا ما رو لای ( بینِ ) کاری بذاره و بره!
معنی: رفیق نیمه راه، وا دهنده، درجا زن، بیخیالو -
پیچوندن، سرکار و قال گذاشتن، دَک کردن، از سر وا کردن، جیفَنگ زدن! -
...
[مشاهده متن کامل]

چزوندن و خوار کردن، بی آبرو و تابلو گشتن، کنف و خیت شدن!
نمونه: لاکار نشو >>> رفیق نیمه راه نشو
لاکارمون نکن >>> نپیچونمون
خوب لاکارمون کردیا >>> خوب چزوندیمونا

بپرس