لاوه


معنی انگلیسی:
flattery

لغت نامه دهخدا

لاوه.[ وَ / وِ ] ( اِ ) لابه. چرب زبانی. لامانی. لابه گری. تملق. ( برهان ). چاپلوسی. ( لغت نامه اسدی در کلمه لامانی ). تبصبص : اما عاقلتر از او در جوال افتعال غماز و نمام شده اند و به محال و عشوه و لاوه ایشان مغرور گشته. ( راحةالصدور راوندی ). و عاقل ترین مردمان در جوال محال ایشان رود و به عشوه و لاوه ایشان مغرور گردد. ( سندبادنامه ص 101 ). || فریب و بازی دادن. || سخن. ( برهان ). || بازی چالیک و آن دو پارچه چوب است که اطفال بدان بازی کنند یکی بقدرسه وجب و دیگری بمقدار یک قبضه و هردو سر چوب ِ کوتاه تیز میباشد. ( برهان ). بازی اطفال که به هندی گلی دندا گویند. ( غیاث ). لاو. قله. مقلی. قلی. غوک چوب. الک دولک. رجوع به الک دولک و رجوع به لاو شود. || لاو. خاک سفید که با گلابه آن خانه ها را سفید کنند. رجوع به لاو در این معنی شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بازی چالیک الک دولک .
لامانی لابه چرب زبانی

فرهنگ معین

(وَ یا وِ )(اِ. )تملق ، چرب زبانی ، چاپلوسی .

فرهنگ عمید

= لابه

پیشنهاد کاربران

لاوه =درزبان فارسی به معنای چرب زبانی وتملق می باشد.
لاوه =درزبان کردی به معنای جوان و رعنا می باشد. و همچنین درزبان کردی به معنای ( کناربکش، کناربرو ، بزن کنا ر ، سرراه قرار نگیر ) هم می باشد.
لاوه / لاوه لاوه =لالایی ،
درزبان لکی به معنای لالایی خواندن برای بچه می باشد.
لاوه لاوه در لکی معنی لالایی بکار می رود
لاوه. [ وَ / وِ ] ( اِ ) لابه. چرب زبانی. لامانی. لابه گری. تملق. ( برهان ) . چاپلوسی. ( لغت نامه اسدی در کلمه لامانی ) . تبصبص : اما عاقلتر از او در جوال افتعال غماز و نمام شده اند و به محال و عشوه و
...
[مشاهده متن کامل]
لاوه ایشان مغرور گشته. ( راحةالصدور راوندی ) . و عاقل ترین مردمان در جوال محال ایشان رود و به عشوه و لاوه ایشان مغرور گردد. ( سندبادنامه ص 101 ) . || فریب و بازی دادن. || سخن. ( برهان ) . || بازی چالیک و آن دو پارچه چوب است که اطفال بدان بازی کنند یکی بقدرسه وجب و دیگری بمقدار یک قبضه و هردو سر چوب ِ کوتاه تیز میباشد. ( برهان ) . بازی اطفال که به هندی گلی دندا گویند. ( غیاث ) . لاو. قله. مقلی. قلی. غوک چوب. الک دولک. رجوع به الک دولک و رجوع به لاو شود. || لاو. خاک سفید که با گلابه آن خانه ها را سفید کنند. رجوع به لاو در این معنی شود.

در لهجه دره طالقان و قزوین و. . . :
سفیدکاری دیوار با اندود
( نفرین زمین اثر جلال آل احمد )
رضا گلین شریف دینی
لاوه: در گویش مازنی به معنای پارس کردن سگ است. گاهی اوقات در حالت عصبانیت به آدم حراف و پرگو نسبت می دهند.
رضا گلین شریف دینی
لاوه: در گویش مازنی به معنای پارس کردن سگ است.
نام قشنگ پسرانه ی کُردی به معنی جوان
لاوه به معنی کورد های کوردستان برو کنار .
در کوردی معنای "جوان" دارد

بپرس