لانو

لغت نامه دهخدا

لانو. ( اِخ ) دهی از دهستان دوغانی بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 59 هزارگزی جنوب جاده شوسه عمومی قوچان به مشهد. کوهستانی ، معتدل دارای 165 تن سکنه ، شیعه ، کردی قوچانی زبان. راه آن مالرو. آب آن از قنات. محصول آن تریاک و غلات و شغل اهالی زراعت است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

لانو. ( اِخ ) دهی از دهستان طبس مسینا، بخش درمیان ، شهرستان بیرجند. واقع در 48 هزارگزی جنوب خاوری در میان ، و 33 هزارگزی شمال خاوری دُرُح کوهستانی ،گرمسیر، دارای 466 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و شلغم و چغندر. شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

لانو. ( اِخ ) فرانسوا دو. مشهور به برا دُ فر ( آهنین بازو ) کاپیتن فرانسوی. مولد قرب نانت. وی در ایوری با هانری چهارم بجنگ پرداخت. ( 1531-1591 م. ).

فرهنگ فارسی

فرانسوا دو معروف به [ بازوی آهنین ] نجیب زاده فرانسوی ( و . نانت ۱۵۳۱ - ف . ۱۵۹۱ م . ) . وی پیرو کالون بود و با هانری چهارم مبارزه کرد . کتاب : [ گفتارهای سیاسی ونظامی ] ازوست .
مشهور به کاپیتن فرانسوی

دانشنامه عمومی

لانو یک روستا در ایران است که در دهستان درح واقع شده است. [ ۱] لانو ۳۴۲ نفر جمعیت دارد. این روستا از توابع استان خراسان جنوبی است که در مختصات جغرافیایی 603207 شرقی و 322916 شمالی واقع شده است.
عکس لانو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

در فرهنگ کوردی به معنای لانه، محل بزرگ شدن جانوران، سکونت گاه حیواناتی مانند شیر ، ببر، پلنگ، عقاب و . . . تعریف شده است.
واژه لانو در فرهنگ کردی به معنای ( ( جایگاه شیر ) ) معنا شده است

بپرس