لانتوری

حورا١٥:٣٣ - ١٤٠٠/١٠/٢٥لانتوری یه فش بدیه یعنی زن مردو خسخس می کنه
گزارش

Amin٠٠:٠٦ - ١٤٠٠/٠٨/٢٣تهران قدیم ، تو شهر نو یا جاهای مشابه ، به کسایی میگفتن که زیر دست خاله بودن و آمار می گرفتن و دله بودن و بپا جنده های . . . ، تو حرم سرای شاه کثافت کاری شاه و تو حرم سرا جمع و جور میکردن. . .
گزارش

میم ف١٩:٤٩ - ١٣٩٩/١٢/٠٨لانتوری:لاشی بسیار بسیار زیاد، نامرد و پفیوز
گزارش

سید ابولقاسم آقامیری١١:٤٤ - ١٣٩٩/٠٢/٠٣در زمانهای نه چندان دور که تازه چراغهای زنبوری پایه بلند مد شده بود و مردم به علت نداشتن برق برای ورودی جلسات عروسی و یا عزا این نوع چراغهای زنبوری پایه بلند به کار می بردن. این چراغ که معمولا سه عدد توری ویک محافظ شیشه ای داشت که به آن محافظ شیشه ای لامپ میگفتند که خیلی نازک و شکنده بود. چون با تلنگر کوچکی می شکست. از این روی برای تمسخر و شماتد به اشخاصی که خیلی زود مصدم و یا از نزاع شانه خالی میکردند لامپ توری میگفتند. که در زبان محاوری کم کم به لانتوری تبدیل شده.
... [مشاهده متن کامل]
گزارش

مازیار٠٩:٥٢ - ١٣٩٨/٠٥/١٦متاسفانه همه اشتباه گفتن.
لانتوری یعنی لاشی ب توان n
درجات لاشیا،
۱ - لاشی لانتوری _ لاوانتور - لول لاوانتور
( بر گرفته از لغت نامه بچهای غرب طهران )
گزارش

مجتبی عیوض صحرا١١:٠٣ - ١٣٩٦/٠٩/٢١لانتور!
همه معنی هایی که گفتین درستند، فقط ساختار دستوریش اینجوری میشه:
لانتور به اضافه پسوند نسبت ( ی )

گزارش

سیاوش٢١:٤١ - ١٣٩٦/٠٨/٢٤شخصی ضعیف البنیه و معمولا بی جا و مکان که از لحاظ ارزش و شخصیت اجتماعی در سطح بسیار پائینی قرار داره . . اما در روابط با آدمها غیر از آنچیزی که هست خودش رو نشون میده . . هم کاسه داغ تر از آش و هم گنده گویی لاف زن.
گزارش

یسنا٠١:٣٣ - ١٣٩٥/١١/٠٨لانتوری یکی از فحشهای رایج در زندان است. این اصطلاح به افراد تازه کار، کارنابلد و ناکارامدی گفته میشود که بسیار پرمدعا نیز هستند.
گزارش

هلیا٠٣:١٠ - ١٣٩٥/٠٨/٢٨اصطلاحاً به آدم پوچ مغزی اطلاق میشود که بسیار پرمدعا است.
گزارش