لانتور

پیشنهاد کاربران

اگر فرنگی ها ارسن لوپن دارند ماهم
چه خوب وچه بد لانتوری داریم .
شما از ایشون حرف راست نخواهی
شنید . فوش نانوسی نیست . فدا
همه کامنت ها را خواندم متاسفانه معنی واقعی لانتوری را ننوشته اند . لانتوری اصطلاحی است متداول در بین سلاخان و قصابها و بمعنی مال یا حیوان لاغر مردنی و کم گوشت بکار میرود .
هرچی گفتید اشتباه است معنی کلمه ی لانتوری یعنی باشی و داغون و مرده خور و کسشر گو که دوقرون پول هم تو جیبش نیست
یعنی کوس دزد. کوس موش چال کن
لانتوری به ادمهای بدرد نخور و نا کارامد گفته میشه که با اینکه کاری ازشون بر نمیاد خیلی پر ادعا و گنده گویی میکنن و عمدتا در زندان و در بین دوستان لات و لوت این کلمه استفاده میشه نه فحش حساب میشه نه به ناموس ربط داره فقط یه متلک یا تیکه انداختن حساب میشه
عاشق هرچی کاردرسته سلامتی مردنابودی نامرد
لانتوری به شخصی میگن که مادرش با کفتار همبستر شده باشه
ازآنچه خواندم و بررسی کردم به ابن نکته رسیدم که واژه لانتوری هیچکدام از این معانی و توضیحاتی که دوستان داده اند نیست واژه لانتوری نه لامپ توری هست نه واژه های مصطلح زندانیان که به معنای لاشی و مرده خور و دله دزد گفته اند نیست همه آنچه خواندید از مغزتان بیرون کنید
...
[مشاهده متن کامل]

بنا برنوشته یکی از ادیبان بزرگ ایران دکترحسن عمید در فرهنگنامه معتبرشان ، لان به معنای مغاک یا تیرگی و سیاهی و سیه روزی و تور هم که همان دام بافته از نخ یا سیم است ترکیب این دواژه معنای افتادن دردام تیرگی سیاهی و نیره بختیست که کارگردان باتوجه به سرنوشت شوم بانوی قربانی اسیدپاشی این نام را برای فیلم خود برگزیده ، ، . .

آدم فروش معنیه اصلی و عامیانشه
لاشی و فوق لاشی و شماره سه آن میشه لانتوری یعنی از فوق لاشی هم بالاتره
لامپ توری در ادبیات مردم قدیم جنوب شهری چراغ طور هس که بعد آمدن لامپ و هنوز در خانه ها وجود دارد خود ما یکی داریم لامپش که از تور هست دست بزنی پودر میشه، و یا با فوتی میریزه و سست هست. . . . .
با ادبیات بهروز وثوق معروف شد. از خود فیلم هم بر میاد از دلش شکایت دارد که قرص و محکم نیست حالا بعد تغییر پیدا کرد چی شد بماند
...
[مشاهده متن کامل]

اما خیلی واژه ها موقت هستن مثل سه نشه رت ت
نپره و. . . که دهه شصت معمول شده بود

قدیما با رفقا پا بساط می نشستیم اونی که یه دود بیشتر میگرفت بهش میگفتیم لانتوری بسه دیگه
آقایون وخانومای ازهمه جابیخبر و لغت نامه های دهخدا سرخود، باید عرض شود ک این کلمه یعنی ج. ده باز، ودرمیان مردان خیلی این فحش زشت دادن این لغب بکسی واقع خواروذلیلش میکنه درمیان زندانی ها هم دیگه گفته نمیشه چون خیلی بد میدونن
لانتوری یه معنی داره داداش فقط یه معنی آدم فروش خائن
هر ۴۰ تا لاشی میشه یه لانتوری
لانتوری به معنی ولگردی بی پاتوق و کسی که تازه کاره ومیخواد ادای بزرگتر از خودشو در بیاره ولی لوطی منش نیست بی وجود وبی ارزشه ویرایش رسیدن به هدفش هر کاری میکنم خلافکار بی ارزش بی پاتوق و نامرده
لانتوری به معنی ولگردی که پاتوق وجای مشخصی نداره ویرایش رسیدن به اهدافش دست به هر کاری میزنه ویه آدم بی ارزش و بی وجوده تازه از راه رسیده ونابلد
یعنی دزد پول خور فراری
منابع• http://mhdwymrtdy673@gmail.com
یعنی دزد نامرد فراری یکنفره خلافکار دزد
یعنی فراری دزد نامرد بیشرف
تُ یک کلمه خلاصه میشه آدم فروش. !
آقا هرکس یه سازی میزنه ما که نفهمیدیم فقط میدونم توزندان لانتری درجش از لاشی یه۱۰۰برابری بیشتر بودمیگفتن لاشیو رد کرده لانتریه
لانتوری ب معنی نابلد. ناشی. ک بین مردم ب معنی لاشی و تخم حروم جا افتاده
لان به معنی بی صفت و بی وجود و لاشی
تور یا طور پسوندی است که شباهت را میرساند. مثل الاغ تور ، روستایی تور،
لانتوری= مثل بی عرضه ها
لانتور:بی وجود، نابلد،
قدیم گاراژی در جنوب تهران بود به نام لوانتور که به فرانسه میشه ماجراجویی کسانی که به تهران می امدند تا خود را به جاه و جلایی برسانند و هیچ تقریبا حرفه ای هم بلد نبودند با این ماشین های باربری یا اتوبوس
...
[مشاهده متن کامل]
های شرکت لوانتور به تهران میامدند یا به مراکز استان میرفتند کسانی هم بودند که به محض ورود اینان برایشان نقشه میکشیدند تا هم جیبشان را بزنند یا کار مفتی ازشان بکشند که به این مهاجران ساده لوح لانتوری می گفتند . . . که بعد ها بر اثر بی کسی و ازار و اذیت خودشان نیز بزه کار میشدند و چون کس و کاری در شهر نداشتند و بقیه برایشان مهم نبودند بهشان میگفتند لانتوری

این استعاره آیه از همون یلامپتوری، لامپتوری چون تورش با یه وزیدن با یا فوت می ریخت وخیلی سست بود، ، اینجا که لانتوریم از همین گ فته شده یعنی یه شخصیت سستو بی بنیاد.
اولن لانتوری نیست لامپتوریه تو فیلم کندو بهروز وثوق تودیالوگ میگه. قدیما یه چراغایی بود بهش میگفتن چراغ توری البته الانم هست با گاز وقدیمیاش با الکل کار میکنه لامپش توریه یه کم که کار میکنه ومیسوزه تا
...
[مشاهده متن کامل]
فوتش کنی یا بهش دست بزنی میریزه . این جمله رو به ادمای میگن که الکی وبدر نخورن مثل تور چراغتوری یا همون لامپتوری.

هفت دست سیرابی ۱ لانتور است
لانتوری= لاشی �10000
فردی که افرادباارزش نزدیکش را به بهای ناچیز میفروشد
بی وجود، بی مقدار، لاابالی
زالو صفت
بابا روشن فکرها
اگه فیلم کندو بهروز وثوق رو دیده باشید لانتوری به معنی آدم فروش
لانتوری ، یعنی دزد یا دله دزد، دله دزد هم به کسانی میگویند که چیز های کوچک می دزدند ولی بعضی ها فکر میکنند به کسی گفته می شود که آشپز خانه می زند یا اختلاس گر یا کسی که ملیارد میزند ولی این باور اشتباه است حتما فیلم لانتوری را تماشا کنید
بی وجود
بی اصل ونصب
لانتوری به به شخصی انتساب داده میشود که خلاف کار تازه کار ودله دزد است و برای ایاب و ضحابش هرکاری میکند. از دزدی گرفته تارفیق فروشی و، ، ، ، ، ،
لانتوری از ترکیب کلمات لان به معنی فردی که خواهرش را برای رفقایش بجای پول قمار میدهد و تور به معنای چاه عمیق که در صحرا کنده شده باشد
دام و تله برای شکار دزد تازه کار.
کلاه بردار نامرد
موزی شیطون خلاف کار دعوا قتل
بی شخصیت
سر کجی داره!
لانتوری یعنی خلافکار تازه کار ، کلاهبردار نابلد
دربین زنان فاحشه لانتوری یعنی قهبه ناشی
لانتوری ب معنای بی وجودع
لانترن به معنی فانوس میباشد که بیشتر در جنوب گفته میشده لانتور هم به معنی فانوس کش هست. که در قمارخانه های جنوب به کسی که قمار رو میباخته و پول نداشته باید تا چند روز برای او فانوسی حمل میکرده و معنی خیلی بدی داشته
�لانتوری� فحشی متداول است بین زندانیان گویا و از خرده فرهنگهای خلافکاران، که به افراد نابلدِ تازه رسیده ی پرمدعا می گویند. اهل فن می دانند که زنان بدکاره همدیگر را در حال عصبانیت �لنتوری� خطاب می کنند.
موزمار!
قالتاق، کلاه بردار، شارلاتان ( فرانسوی ) ، کلاش!
لانتُور -
ترکیبی از دو واژه: لان: بی صفت، عوضی، نامرد - تور: دام وتله برای شکار
دزدِ تازه کار، دَله دزد، کفزَن، کش رو، دودَره باز و. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٠)

بپرس