لاله ٔ نعمان


مترادف لاله ٔ نعمان: آلاله، شقایق، لاله

معنی انگلیسی:
anemone

لغت نامه دهخدا

لاله نعمان. [ ل َ / ل ِ ی ِ ن ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شقایق. اسم نباتی است برگش شبیه به برگ زنبق و منحصر در چهار عدد و گلش مانند شقایق و بزرگتر از آن و بیخش مانند پیاز و بقدر فندقی و طولانی و در چند پرده او چیزی شبیه به ابریشم مطبوخ و بسیار نرم و پرده بیرون او سیاه و مغزش سفید و شیرین ساقش بقدر چهار انگشت است با تفریح و اسکار و محرّک باه و سرخ کننده رخسار و منوّم و قلیل الحرارة و با رطوبت غالبه و نشاره او بی غایله و مشهّی و هاضم است و قدر شربتش از یک درهم تا دو درهم است. ( تحفه حکیم مؤمن ص 227 ). صاحب آنندراج پس از نقل نیمی از مندرجات تحفه گوید: و از این مستفاد میشود که نبات مذکور غیر شقائق است :
گه فروغش بر زمین چون لاله نعمان بود
گه شرارش بر هوا چون دیده عبهر شود.
فرخی.
به سمنزار درون لاله نعمان بشنار
چون دواتی بسدین است خراسانی وار.
منوچهری.
شکفته لاله نعمان بسان خوب رخساران
به مشک اندرزده دلها به خون ، اندرزده سرها.
منوچهری.
به گوش بر شود از کوس ناله تندر
به تیغ بردمد از خاک لاله نعمان.
مسعودسعد.
در لاله زار لاله نعمان سرخ روی
خالی ز مشگ و غالیه بر خد کند همی.
منوچهری.

فرهنگ فارسی

شقایق

مترادف ها

windflower (اسم)
لاله نعمان، شقایق نعمانی

پیشنهاد کاربران

بپرس