لاقیس. ( اِخ ) لافیس. ( برهان ). نام دیوی که در نماز به خاطر وسوسه اندازد. ( غیاث ) : تو گوئی که عفریت لاقیس بودبه زشتی نمودار ابلیس بود.سعدی.در همه روم و شام چون کفر ابلیس و فسق لاقیس چنان مجهور شده است. ( زیدری ).