لاف و نام. [ ف ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) از اتباع است مانند نام و ننگ : بدانگه که آراست خواهی مصاف منی بفکن از سر گه نام و لاف.اسدی ( گرشاسبنامه ).کرا نازمودی گه نام و لاف نشاید شمردنش خوار از گزاف.اسدی ( گرشاسبنامه ).