لاغیدن


معنی انگلیسی:
josh, jeer, joke, mock, ridicule

لغت نامه دهخدا

لاغیدن. [ دَ ] ( مص ) هزل و ظرافت کردن. ( آنندراج ). رجوع به لاغ و لاغ کردن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) هزل و ظرافت کردن .

فرهنگ معین

(دَ ) (مص ل . )شوخی کردن ، مسخرگی کردن .

پیشنهاد کاربران

هزلیدن.
هزل. ظرافت. خوش طبعی. ( برهان ) . مفاکهة. خوش منشی. طیبت. خوش صحبتی. سخنان هزل آمیز. استهزا. تمسخر و طعنه. مسخرگی. ( از حاشیه مثنوی ) . ریشخند. فسون و مزاح. مزه. ( منتهی الارب ) . فسوس. خوش دأبی. شوخی :
ز هزل و لاغ تو آزار خیزد
مزاح سرد آب رو بریزد.
ناصرخسرو

بپرس