لاغر کردن


معنی انگلیسی:
attenuate, emaciate, slim, to make thin, to emaciate, to make thin, to emaciate

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نحیف ساختن لاغر گردانیدن .

مترادف ها

attenuate (فعل)
سبک کردن، لاغر کردن، رقیق کردن، ضعیف شدن، نازک کردن، تقلیل دادن، دقیق شدن، معتدل کردن، تضعیف کردن

thin (فعل)
کم کردن، لاغر کردن، رقیق کردن، نازک کردن، کم پشت کردن

atrophy (فعل)
لاغر شدن، لاغر کردن، خشک شدن

macerate (فعل)
لاغر کردن، خیساندن، خیس کردن، زجر دادن، ظلم کردن بر

emaciate (فعل)
تحلیل رفتن، لاغر کردن، ضعیف کردن، نزار کردن، بی قوت کردن

slenderize (فعل)
لاغر کردن، باریک کردن

فارسی به عربی

ضمور , نحیف

پیشنهاد کاربران

بپرس