لاغر شدن


معنی انگلیسی:
emaciate, reduce, slim, thin, to grow thin(or meagre), to lose flesh, to grow thin(or meagre), to lose flesh

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لاغرگشتن نحیف شدن .

واژه نامه بختیاریکا

چیرِستِن؛ ز بین رَهدِن؛ لا گِریدِن

مترادف ها

atrophy (فعل)
لاغر شدن، لاغر کردن، خشک شدن

فارسی به عربی

ضمور

پیشنهاد کاربران

مؤثرترین وبدون هیچ عوارض جانبی برای لاغر شدن :
فقط خوردن موز وزیر پوستشه،
یادت نره فعالیّت حرکتی مناسب وکافی وسالم وخوردن آب باندازه ونور آفتاب ۲۰د وخواب کافی شبانه وآرامش همیشه لازمه.
. . .
به افریقائیها مولّد موز نگاه کنید؛
نانشان از موز درست میکنند.
تکیدن
Lose the weight