لاعلاجی

/lA~alAji/

مترادف لاعلاجی: استیصال، بیچارگی، ناچاری، ناگزیری

لغت نامه دهخدا

لاعلاجی. [ ع ِ ] ( حامص مرکب ) ناگزیری. ناچاری. ضرورت. بی چارگی. لابدی.

مترادف ها

desperation (اسم)
خلی، بیچارگی، نومیدی، لاعلاجی، نومیدی زیاد

پیشنهاد کاربران

بپرس