( لاضرورت ضروره ) ( اسم ) امکان . - امکان مشترک میان چهار معنی است از این قرار: الف - امکان عام که سلب ضرورت نطلقه از یکی از دو طرف وجود باشد ب - امکان خاص که سلب ضرورت از دو طرف باشد . ج - امکان اخص که سلب ضرورت مطلقه و وصفیه و وقتیه از دو طرف باشد . د- امکان استقبالی که نسبت باینده است و بالاخره مفهموم لاضرورت در هر مورد مساوی با امکان است . یا لاضرورت ذاتی . قیدیست که قضیه مطلقه عامه را بدان مقید کنند . معنی قضیه مطبقه عامه این است که ثبوت نسبت در یکی از از منه ثلاثه محقق است چنانکه گوییم : کل انسان متنفس بالفعل ( هر انسانی بالفعل متنفس است ) و چون این قضیه را بلا ضرورت مقید سازند معنی چنان باشد که این نسبت مادام که ذات موجود باشد ضروری نیست بلکه نقیض آن تواند موجود شود . مثال : کل انسان متنفس بالفعل لا بالضروره ( هر انسانی بالفعل متنفس است نه بالضروره ) یعنی لاشئ من الانسان بمتنفس بالامکان العام ( چیزی از انسان بامکان عام متنفس نیست ). پس مطبقه عامه مقید بلاضرورت ذاتی مرکب از دو قضیه باشد : یکی مطلقه عامه و دیگری ممکنه عامه و یکی از دوقضیه موجبه بود و دیگری سالبه .