لارس

لغت نامه دهخدا

لارس. ( اِ ) لاریس. مانِس. پناتِس. رجوع به پناتس شود. لاره. رومیان ارواح مردگان خویش را مقام خدائی قائل میشدند و آنان را لارش ، پناتِس یا مانِس میگفتند و بدیشان طعام و شراب تقدیم میکردند. || روح کسی که نیکخوی و مهربان است بزعم رومیان. ( ترجمه تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ص 13 و 501 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس