قیه
/qiyye/
فرهنگ معین
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
کیل زدن ؛ با هم آواز مخصوص برآوردن زنان خاصه زنان روستایی در شادی عروسی و جز آن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
- کیل کشیدن ؛ آوازی خاص برآوردن زنان قبایل کرد و لر در عروسی ها و جشنها. آوازی که زنان روستایی برآرند هم آهنگ نشانه وجد و سرور را در عروسیها و غیره. هلهله کردن. ( در چهارمحال ) قیه کشیدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
... [مشاهده متن کامل]
- کیل کشیدن ؛ آوازی خاص برآوردن زنان قبایل کرد و لر در عروسی ها و جشنها. آوازی که زنان روستایی برآرند هم آهنگ نشانه وجد و سرور را در عروسیها و غیره. هلهله کردن. ( در چهارمحال ) قیه کشیدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
... [مشاهده متن کامل]
قیه: جیغ ( بر اثر شادی معنی میده )
قیه در زبان ترکی دو معنی میده. یکی به معنای صدا و فریاد هست.
قییلا یا قی چال یعنی فریاد بزن
و معنی دوم سنگ رو قر دادن هست که از واژه قیریلداتماق ساخته شده است. تمامی واژه های قر، قره، غلتیدن، غلتک از واژه ترکی قیریلداتماق ساخته شده اند.
قییلا یا قی چال یعنی فریاد بزن
و معنی دوم سنگ رو قر دادن هست که از واژه قیریلداتماق ساخته شده است. تمامی واژه های قر، قره، غلتیدن، غلتک از واژه ترکی قیریلداتماق ساخته شده اند.
خاندوزی ( خان دوزی ) خان مثل خان ننه. خان داداش. خان قین ( خانقین ) دوز ( حرف راست. زمینهای هموار و صاف ) مثل خان دوزی. گول دوزی. باراندوز. اصلاندوز. . . البته تلفظ این دوز برای غیر تورکها محال است. .
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آز گئتدیخ. چوخ گئتدیخ. دره تپه دوز گئتدیخ. . . . یا اوزگه زمی سی دوز گورسنر. اوزگه گلینی قیز گورسنر. اوزگه تویوغی غاز گورسنر. . .
قیه تو زبان ما لر ها به معنی قد هستش مثال قیه بالا ( قد بلند )
قیه و کایا یکی هستند
کایا اسم پسر با ریشه ترکیست
کایاهان یعنی صخره بزرگ
کایا صخره
قیه مثل آخما قیه کوه روان
کایا اسم پسر با ریشه ترکیست
کایاهان یعنی صخره بزرگ
کایا صخره
قیه مثل آخما قیه کوه روان
صخره بزر میشه قیه
مثل آخما قیه
مثل آخما قیه
در گویش تاتی به صدا کردن گفته میشود.
قیه به معنای صخره و تخته سنگ بزرگ در تورکی است. که در اسامی بسیاری جاها آمده است. ولی رضا پالانی خیلی از این اسامی را به نفع خودش عوض کرده است. مثل آخماقیه در تبریز را ( اخمقیه ) گوموش قیه در تبریز را
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
( دمشقیه ) ، و ساری قیه در سراب را ( سارقیه ) کرده است. سایر جاها به صورت قره قیه. آق قیه. خوی قیه. دینقاقیه. اوچ قیه. می باشد. نام قایاخان ( کایاهان ) . قایا ( کایا ) هم بر گرفته از قیه است.
قیه در ترکی به سنگ بسیار بزرگ یا کوه سنگی گفته میشه
فرهاد قیه سی ( کوه فرهاد )
آخما قیه ( کوه روان )
فرهاد قیه سی ( کوه فرهاد )
آخما قیه ( کوه روان )
قیه کلمه ای ترکی است ومعنی آن جیغ می باشد.
قیّه - واژه ترکی - اولین بار در مراسم سُرخپوستان -
در عروسی یا جشن، معمولاً دست خود را جلوی لب می گیرند و با فاصله دست که بر روی لب ایجاد می کنند ، این صدا را سَر می دهند: لی لی لی لی . . . !
کِل کشیدن، هِلهِله!
در عروسی یا جشن، معمولاً دست خود را جلوی لب می گیرند و با فاصله دست که بر روی لب ایجاد می کنند ، این صدا را سَر می دهند: لی لی لی لی . . . !
کِل کشیدن، هِلهِله!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)