قیمت گذاری کردن


معنی انگلیسی:
mark, price

پیشنهاد کاربران

tariff
قیمت گذاشتن، قیمت گذاری کردن
E. g. Don't put a tariff on everything you do
رو هر کاری که می کنی قیمت نذار

بپرس