قیماس
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
اسم من قیماس است چند بار میخاستم اسمم رو عوض کنم که بزرگان خوانواده مخالف بودن
من اسمم قیماس است چند بار میخاستم اسمم رو عوض کنم که بزرگان خوانواده مخالف بودن
قیماس نام یکی از بزرگان شاه مظفر بن محمد مبارز از مرکز دارالامان ایج
به قیماس گفت آن سخن شهریار
که خلعت بیارای و آنگه بیار
به دیبای چینی به زرین قلم
دو اسب گران مایه با یک علم
یکی ترک رویین به زرین کلاه
کنیزک بیاور یکی همچو ماه
( کتاب صاحب صفحه 271بیت هفدهم به بعد )
به قیماس گفت آن سخن شهریار
که خلعت بیارای و آنگه بیار
به دیبای چینی به زرین قلم
دو اسب گران مایه با یک علم
یکی ترک رویین به زرین کلاه
کنیزک بیاور یکی همچو ماه
( کتاب صاحب صفحه 271بیت هفدهم به بعد )
در زبان لری بختیاری نامی شبیه این است
کیماس:کی طهماسب . کا طهماسب. کاماسب
کیماس:کی طهماسب . کا طهماسب. کاماسب
از همه کرمانشاهی ها تقاضا دارم به این روستای زیبا دیدن کنن