قیل و قال کردن


معنی انگلیسی:
din, pother
to make a noise
, to wrangle

لغت نامه دهخدا

قیل و قال کردن. [ ل ُ ک َدَ ] ( مص مرکب ) کنایه از بحث و مباحثه و گفتگو کردن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || داد و فریاد کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به قال و قیل شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گفتگو کردن مباحثه کردن ۲ - داد و فریاد کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس