قیطان

/qeytAn/

معنی انگلیسی:
braid, fillet, lace, macrame, thread, piping, cord

لغت نامه دهخدا

قیطان. [ ق َ / ق ِ ] ( اِ ) نوعی ریسمان که از ابریشم بافند و برای برشته کردن دانه های تسبیح و امثال آن بکار میرود. رشته از چند ریسمان بهم بافته که بر حاشیه جاجیم دوزند و دگمه و مادگی از آن کنند و بند سبحه از آن سازند. آنندراج در کلمه ٔقیطون گوید: آنچه از نخ ابریشم بافند. ( آنندراج ).
- قیطان باف ؛ بافنده قیطان.
- قیطان بافی ؛ شغل و عمل قیطان باف.
- || مغازه قیطان باف.

فرهنگ فارسی

رشته باریک که ا ابریشم می بافند، قیاطین جمع
( اسم ) رشته نازک که از ابریشم بافند و آن را زه دامن و گریبان جامه و رشته تسبیح کنند : ز قیطان درو ریشه عشقش دواند برنگی که در چشم تارش نماند .

فرهنگ معین

(ق ) [ ع . ] (اِ. ) رشتة باریک که از ابریشم می بافند.

فرهنگ عمید

رشتۀ باریکی که از ابریشم می بافند.

فرهنگستان زبان و ادب

{marline/ marlin} [حمل ونقل دریایی] بندی غالباً از الیاف طبیعی دارای دو رشتۀ به هم تافته که گاه قیراندود یا موم اندود است

جدول کلمات

رشته باریک که از ابریشم می بافند

مترادف ها

fillet (اسم)
سربند، گیس بند، نوار، قیطان، پشت مازو، تذهیب کاری کردن، گچ بری، اهن تنکه یا تسمه اهن

filet (اسم)
سربند، گیس بند، نوار، قیطان، فیله، توری دارای اشکال مربع، پشت مازو، تذهیب کاری کردن، گچ بری، اهن تنکه یا تسمه اهن

braid (اسم)
نوار، حاشیه، گلابتون، قیطان، خیط

cordon (اسم)
کمربند، قیطان، خط قرنطینه

braiding (اسم)
قیطان، نوار یا توری قیطانی، بافتن مو

lace (اسم)
نوار، قیطان، یراق، توری، بند کفش

thread (اسم)
تار، قیطان، خیط، رشته، ریسمان، شیار، رگه، نخ، رزوه، شیار داخل پیچ و مهره

فارسی به عربی

ضفیرة

پیشنهاد کاربران

قیطان= Gheytan
قیطان درزبان لکی به کش ویا بندز گفته می شود که بر میانه ی شخصی و یا وسیله ای بسته می شود .
میان بند و کمربند معنا می دهد .
طبق تعاریف که از قیطان ( نخ ابریشمی ) میشه. در بحث حقوق تجارت ودفاتر تجار به نخی گفته میشه که متصدی ثبت اسناد واملاک بعد از بررسی وقید کردن تعداد صفحات انرا با نخ ابریشمی بسته وبا مهرسربی پلمپ میکند به اصطلاح
قیطان کشی یعنی چی
مثلا میگه دفاتر باید قیطان کشی شود
در زبان ترکی به معنای بند کفش

بپرس