[ویکی نور] قیام های شیعه در عصر عباسی از آثار استاد محمد کاظمی پوران (متولد 1341ش) است که حرکات انقلابی شیعیان در دوره عباسی مانند: قیام های محمد بن عبداللّه، ابراهیم بن عبداللّه، حسین بن علی، یحیی بن عبداللّه و ادریس بن عبداللّه- را به صورت مستند بررسی کرده است. نویسنده همچنین در این اثر، قیام های دوره اموی (قیام های حجر بن عدی، حسین بن علی(ع)، مردم مدینه، توابین، مختار و قیام زید بن علی) را به عنوان مقدمه به شکل مختصر توضیح داده است.
این کتاب از یک مقدمه و بحثی درباره منابع و مآخذ و سه بخش به ترتیب ذیل تشکیل شده است: بخش مقدماتی (فصل اول- حکومت اموی و نهضت های مردمی در این دوره و فصل دوم- دوره عبّاسی)؛ بخش اصلی (فصل اول- برخورد سادات حسنی با حکومت عباسی، فصل دوم- قیام محمد بن عبداللّه در سال 145ق، فصل سوم- قیام ابراهیم بن عبداللّه در سال 145ق، فصل چهارم- قیام حسین بن علی در سال 169ق، فصل پنجم- قیام یحیی بن عبداللّه در سال 175ق، و فصل ششم- قیام ادریس بن عبداللّه در سال 172ق) و بخش پایانی (فصل اوّل- تاریخ تشیع و ائمه اطهار(ع) و فصل دوم- دیدگاه های کلی و نتایج). نویسنده در این اثر از روش تاریخی تحلیلی بهره برده است.
درباره محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
بر طبق پژوهش نویسنده: انگیزه اصلی قیام توابین، توبه به درگاه خداوند و نبرد با کسانی بود که امام حسین(ع) و یارانش را کشته بودند. در واقع، توابین می خواستند گذشته خود را در یاری نرساندن به امام حسین(ع) جبران کنند. رهبری قیام توابین که در سال 64ق آغاز شد و در سال 65ق به اوج خود رسید، با سلیمان بن صرد خزاعی از صحابه پیامبر(ص) و یاران علی(ع) بود. تعداد توابین، ابتدا زیاد بود اما گویا بر اثر مخالفت مختار به حدود چهار هزار تن رسید، که بیشتر آنان حتی سلیمان کشته شدند. آنان، ریختن خون خود در راه خدا را تنها وسیله بخشایش گناه خویش می دانستند، و این کمترین و جزو نخستین آثار قیام حسینی بود. قیام توابین متأسفانه زمانی رخ داد که شهر کوفه در دست زبیریان بود و آنها با بنی هاشم میانه خوبی نداشتند، ضمن اینکه خطر بنی امیه نیز آنان را تهدید می کرد. بنابراین، به نظر می رسد، مصعب بن زبیر با سوق دادن توابین به یک نبرد شتابزده می کوشید با مشغول کردن دشمنان مشترک به یکدیگر، خود را تقویت کند. در بیانات رهبران توابین، بازگرداندن حکومت به اهل بیت به صراحت دیده می شود، اما کمتر نامی از امام سجاد(ع) در منابع دست اول برده شده، و شاید این به جهت تقیه توابین و پنهان کاری آنان باشد. در هرحال، مخالفت مختار با سلیمان، مبنی بر اینکه وی اطلاعات نظامی ندارد و همکاری نکردن توابین با مختار که به نام محمد حنفیه دعوت می کرد و جنبه سیاسی- نظامی کارهایش بیشتر بود، می تواند نشانه ای از گرایش آنان به امام سجاد(ع) باشد .
سرانجام نویسنده تأکید کرده است که هدف اصلی قیام کنندگان، ادای تکلیف، پاسخ به ندای وجدان و اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر و در نهایت تشکیل حکومت اسلامی و برگرداندن آن به صاحبان اصلی اش بود. علویان در کار خویش به هیچ وجه ادعای «امامت» نداشتند، بلکه حرکت هایشان را با مشورت با امام(ع) آغاز می کردند. آنان جزو یاران و شاگردان امامان معصوم شیعه بودند و خود را مدیون و مرهون وجود آنان می دانستند. انتساب ادعای مهدویت بر نهضت کنندگان علوی به هیچ وجه صحت ندارد و دلایل فراوانی به نقل از روایت های تاریخی و مستند به احادیث دینی، این مطلب را ردّ می کند. همچنین نویسنده نتایج حاصله از حرکت انقلابی علویان- از قیام نفس زکیه تا ادریس صاحب مغرب- را این چنین شمرده است: 1- رسوایی حکومت عباسی در انظار مردم و ایجاد جدایی بین خلفای جور و جامعه اسلامی، بهترین و مهمترین نتیجه ای بود که از حرکت علویان به دست آمد و چهره نفاق و ریاکاری دستگاه حاکمه را نمایان ساخت و بر ادعای واهی خلفای عباسی مبنی بر انتساب به خاندان پیامبر(ص) به عنوان وسیله ای برای جانشینی آنحضرت خط بطلان کشید؛ 2- حرکت علویان، رعب و وحشتی در دل حاکمان ستمگر عباسی ایجاد کرد، به طوری که در تمام طول حکومت، هراسان به حفظ خویش و کنترل رفتارشان می پرداختند و همین حرکت ها عاملی بود که نمی گذاشت آنها با آسودگی خیال و آرامش کافی به تخریب جامعه و ظلم و جور خود ادامه دهند. 3- حرکت قیام کنندگان، پاسخ به ندای وجدان افراد انقلابی در حفظ روحیه مبارزه جویی و ظلم ستیزی آنان و نیز ایجاد حسّ رضایت و خشنودی در روح تشنه مردم ستمدیده جامعه و در عین حال، تکیه گاهی برای دفاع از آنان در برابر ستمکاران بود و می توانست اندیشه انقلابی و روح فداکاری را همچنان در جامعه زنده نگه دارد؛ همان چیزی که شیعیان امروز جهان، وارث آن به شمار می آیند و به طور مسلم، آن را مدیون حرکت های خالصانه پیشگامان نهضت اسلامی و در رأس همه، حضرت امام حسین بن علی(ع) و قیام عاشورای حسینی می دانند. 4- یکی از دستاوردهای این قیامها که در واقع می تواند بزرگترین و مهمترین آن باشد، تقویت روحیه دوستی و ارادت هرچه بیشتر مسلمانان نسبت به خاندان پیامبر(ص) و سادات در تمامی سرزمین های اسلامی در طول تاریخ، و افزایش محبوبیت و مقبولیت اجتماعی آنان بین مردم و علما، اعم از شیعه و سنی به عنوان نیروهایی ضد ظلم است که در سراسر تاریخ گذشته، همواره مورد ظلم و اجحاف ستمگران بوده اند. 5- علاوه بر مواردی که ذکر شد، این قیامها باعث پیدایش فکری تازه در بها دادن به شیعه به عنوان نیرویی مستقل و اهرمی قدرتمند از نظر سیاسی و اجتماعی بود که خلفا و دیگر صاحبان قدرت را وادار به پذیرش شیعیان کرد و با خروج از انزوا و تقیه، تا مقام وزارت خلفای عباسی ارتقا داد .
این کتاب از یک مقدمه و بحثی درباره منابع و مآخذ و سه بخش به ترتیب ذیل تشکیل شده است: بخش مقدماتی (فصل اول- حکومت اموی و نهضت های مردمی در این دوره و فصل دوم- دوره عبّاسی)؛ بخش اصلی (فصل اول- برخورد سادات حسنی با حکومت عباسی، فصل دوم- قیام محمد بن عبداللّه در سال 145ق، فصل سوم- قیام ابراهیم بن عبداللّه در سال 145ق، فصل چهارم- قیام حسین بن علی در سال 169ق، فصل پنجم- قیام یحیی بن عبداللّه در سال 175ق، و فصل ششم- قیام ادریس بن عبداللّه در سال 172ق) و بخش پایانی (فصل اوّل- تاریخ تشیع و ائمه اطهار(ع) و فصل دوم- دیدگاه های کلی و نتایج). نویسنده در این اثر از روش تاریخی تحلیلی بهره برده است.
درباره محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
بر طبق پژوهش نویسنده: انگیزه اصلی قیام توابین، توبه به درگاه خداوند و نبرد با کسانی بود که امام حسین(ع) و یارانش را کشته بودند. در واقع، توابین می خواستند گذشته خود را در یاری نرساندن به امام حسین(ع) جبران کنند. رهبری قیام توابین که در سال 64ق آغاز شد و در سال 65ق به اوج خود رسید، با سلیمان بن صرد خزاعی از صحابه پیامبر(ص) و یاران علی(ع) بود. تعداد توابین، ابتدا زیاد بود اما گویا بر اثر مخالفت مختار به حدود چهار هزار تن رسید، که بیشتر آنان حتی سلیمان کشته شدند. آنان، ریختن خون خود در راه خدا را تنها وسیله بخشایش گناه خویش می دانستند، و این کمترین و جزو نخستین آثار قیام حسینی بود. قیام توابین متأسفانه زمانی رخ داد که شهر کوفه در دست زبیریان بود و آنها با بنی هاشم میانه خوبی نداشتند، ضمن اینکه خطر بنی امیه نیز آنان را تهدید می کرد. بنابراین، به نظر می رسد، مصعب بن زبیر با سوق دادن توابین به یک نبرد شتابزده می کوشید با مشغول کردن دشمنان مشترک به یکدیگر، خود را تقویت کند. در بیانات رهبران توابین، بازگرداندن حکومت به اهل بیت به صراحت دیده می شود، اما کمتر نامی از امام سجاد(ع) در منابع دست اول برده شده، و شاید این به جهت تقیه توابین و پنهان کاری آنان باشد. در هرحال، مخالفت مختار با سلیمان، مبنی بر اینکه وی اطلاعات نظامی ندارد و همکاری نکردن توابین با مختار که به نام محمد حنفیه دعوت می کرد و جنبه سیاسی- نظامی کارهایش بیشتر بود، می تواند نشانه ای از گرایش آنان به امام سجاد(ع) باشد .
سرانجام نویسنده تأکید کرده است که هدف اصلی قیام کنندگان، ادای تکلیف، پاسخ به ندای وجدان و اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر و در نهایت تشکیل حکومت اسلامی و برگرداندن آن به صاحبان اصلی اش بود. علویان در کار خویش به هیچ وجه ادعای «امامت» نداشتند، بلکه حرکت هایشان را با مشورت با امام(ع) آغاز می کردند. آنان جزو یاران و شاگردان امامان معصوم شیعه بودند و خود را مدیون و مرهون وجود آنان می دانستند. انتساب ادعای مهدویت بر نهضت کنندگان علوی به هیچ وجه صحت ندارد و دلایل فراوانی به نقل از روایت های تاریخی و مستند به احادیث دینی، این مطلب را ردّ می کند. همچنین نویسنده نتایج حاصله از حرکت انقلابی علویان- از قیام نفس زکیه تا ادریس صاحب مغرب- را این چنین شمرده است: 1- رسوایی حکومت عباسی در انظار مردم و ایجاد جدایی بین خلفای جور و جامعه اسلامی، بهترین و مهمترین نتیجه ای بود که از حرکت علویان به دست آمد و چهره نفاق و ریاکاری دستگاه حاکمه را نمایان ساخت و بر ادعای واهی خلفای عباسی مبنی بر انتساب به خاندان پیامبر(ص) به عنوان وسیله ای برای جانشینی آنحضرت خط بطلان کشید؛ 2- حرکت علویان، رعب و وحشتی در دل حاکمان ستمگر عباسی ایجاد کرد، به طوری که در تمام طول حکومت، هراسان به حفظ خویش و کنترل رفتارشان می پرداختند و همین حرکت ها عاملی بود که نمی گذاشت آنها با آسودگی خیال و آرامش کافی به تخریب جامعه و ظلم و جور خود ادامه دهند. 3- حرکت قیام کنندگان، پاسخ به ندای وجدان افراد انقلابی در حفظ روحیه مبارزه جویی و ظلم ستیزی آنان و نیز ایجاد حسّ رضایت و خشنودی در روح تشنه مردم ستمدیده جامعه و در عین حال، تکیه گاهی برای دفاع از آنان در برابر ستمکاران بود و می توانست اندیشه انقلابی و روح فداکاری را همچنان در جامعه زنده نگه دارد؛ همان چیزی که شیعیان امروز جهان، وارث آن به شمار می آیند و به طور مسلم، آن را مدیون حرکت های خالصانه پیشگامان نهضت اسلامی و در رأس همه، حضرت امام حسین بن علی(ع) و قیام عاشورای حسینی می دانند. 4- یکی از دستاوردهای این قیامها که در واقع می تواند بزرگترین و مهمترین آن باشد، تقویت روحیه دوستی و ارادت هرچه بیشتر مسلمانان نسبت به خاندان پیامبر(ص) و سادات در تمامی سرزمین های اسلامی در طول تاریخ، و افزایش محبوبیت و مقبولیت اجتماعی آنان بین مردم و علما، اعم از شیعه و سنی به عنوان نیروهایی ضد ظلم است که در سراسر تاریخ گذشته، همواره مورد ظلم و اجحاف ستمگران بوده اند. 5- علاوه بر مواردی که ذکر شد، این قیامها باعث پیدایش فکری تازه در بها دادن به شیعه به عنوان نیرویی مستقل و اهرمی قدرتمند از نظر سیاسی و اجتماعی بود که خلفا و دیگر صاحبان قدرت را وادار به پذیرش شیعیان کرد و با خروج از انزوا و تقیه، تا مقام وزارت خلفای عباسی ارتقا داد .
wikinoor: قیام های_شیعه_در_عصر_عباسی