قیام 30 تیر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قیام ۳۰ تیر، در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱ یک سال و ۴ ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملی صنعت نفت، اتفاق افتاد. شروع قیام بعد از استعفای دکتر مصدق و انتخاب قوام السلطنه به نخست وزیری از طرف شاه بود. مردم خواستار استعفای قوام و نخست وزیری مصدق بودند. نقش روحانیت در پیروزی نهضت نفت غیر قابل انکار است. در نهایت قوام طرد شد و مصدق مجددا به نخست وزیری انتخاب شد. اما این قیام موجب شهادت شمار زیادی از مردم در سرتاسر کشور گردید.
به دنبال سقوط رژیم استبدادی رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ تلاش های پیدا و پنهان زیادی برای قطع سلطه اجانب بر منابع ارزشمند نفتی و اعمال حاکمیت ملی بر صنعت نفت آغاز گردید؛ و لیکن در کوتاه مدت به نتایج مطلوبی منتهی نگردید و این امر ناشی از نفوذ انگلستان در لایه های عمیق حاکمیت سیاسی ایران بود. در سال ۱۳۲۲ همزمان با اشغال ایران توسط متفقین، طرح ممنوعیت واگذاری امتیازات نفتی، قدرت های بزرگ از سوی دکتر مصدق به مجلس چهاردهم تقدیم و تقویت گردید، نکته حائز اهمیت این که نهضت نفت در پی دستیابی به دو هدف عمده بود. اول: انتقال قدرت سیاسی از دربار به مجلس، دوم: کوتاه نمودن حاکمیت اجانب بر صنعت نفت.انگلیسی ها در طول سال های استیلای خود بر منابع نفت کشور ایران به ثروت هنگفتی که تماما متعلق به آحاد ملت ایران بود، دست یافته بودند. بنابراین ملی شدن نفت ایران و یا هر نوع مذاکره که مورد آن چه از لحاظ سیاسی و چه اقتصادی برضد انگلیس بوده است.
ژاک دلوند و ژان شارلید، اسرار نفت، ترجمه ژاله عالمیانی، ج۱، تهران، بی نا، ۱۳۶۹، ص۱۳۷.
نقش روحانیت در پیروزی نهضت و توفیق آن بی بدیل و غیر قابل انکار است. نکته حائز اهمیت این که آیت الله کاشانی در نهضت نفت و توفیق آن نقش اصلی را برعهده داشت و در حقیقت او ایفاگر نقش یک رهبر دینی بود که با حمایت از حرکت ملی، به نهضت مشروعیتی دینی ـ مردمی بخشید. در حقیقت موضع مقتدرانه او و مردم عامل اصلی برنده شدن نهضت ملی نفت بود. پس از توفیق نهضت در گام اول، مصدق زمام قدرت را بدست گرفت و در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ کابینه خود را معرفی کرد و مراحل اجرایی ملی شدن نفت را دنبال نمود.
قربانی غعر خلجی، محمدرضا، مقاله آموزه هایی از نهضت نفت، ، نشریه سیاست روز، شمار ۸۰/۲۳/۲۸، ص۱-۱.
روز ۲۵ تیر ۳۱ مصدق به حضور شاه رفت و درخواست پست وزارت جنگ را نمود. این درخواست به معنی کاستن از قدرت شاه بود؛ زیرا رضاخان به کمک همین وزارت جنگ بود که به قدرت رسیده بود. این امر برای محمدرضا شاه گران آمد. مصدق در این روز، پس از سه ساعت گفتگو با شاه، استعفا کرد. مصدق نخست وزیر بود و برابر قانون اساسی با وزراء مسئولیت مشترک داشت و وزیر جنگ را هم رئیس دولت می بایست، انتخاب کند؛ اما شاه این را بر طبق سابقه به خود اختصاص داده بود و نمی خواست صرف نظر نماید و آن را از لوازم فرماندهی کل قوا می دانست و چون مصدق خود را در عین حال وزیر جنگ قرار داده بود و شاه حاضر به تسلیم نبود بدون مشورت با سران نهضت و یا همکاران در مقام استعفا برآمد.با استعفای مصدق و پذیرش آن از سوی شاه، مجلس برای رای به نخست وزیر جدید وارد شور گردید و از ۴۲ نفر نماینده که بیش از نصف نمایندگان بودند، به احمد قوام ۴۰ رای اعتماد دادند، در حالی که این جلسه قانونی نبود؛ زیرا حد نصاب لازم را نداشت و نمایندگان نهضت ملی جلسه دیگری داشتند. شاه که ارتش را در اختیار داشت، به فرمانداری نظامی دستور کنترل اوضاع و جلوگیری از آشوب را داد، تانک ها در خیابان ها مستقر شدند. عده ای از نمایندگان فرصت طلب با محاصره مجلس توسط نظامیان، پنهانی همکاری خود را با قوام اعلام کرند. شاه با قوام موافق نبود؛ اما با شرایط پیش آمده تسلیم نظر آمریکا و انگلیس شده بود. قوام در ۲۸ تیر درخواست اختیارات فوق العاده برای اعاده امنیت در سراسر کشور نمود.شاه به قوام دستور داد جمعیت برقراری نظم از نیروی انتظامی استفاده کند و به او قول داد در صورت وخامت اوضاع فرمان انحلال مجلس را صادر کند.
مدنی، سیدجلال الدین، تاریخ سیاسی- معاصر ایران، ج۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۶۱، ص۲۳۴.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس