قیاس مقاومت

لغت نامه دهخدا

قیاس مقاومت. [ س ِ م ُ وِ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ( اصطلاح منطق ) هرگاه قیاسی منتج حکمی باشد و خواهند که منع آن قیاس کنند به ایراد قیاسی دیگر که منتج مقابل مقدمه باشد از قیاس اول که اساس آن قیاس بر آن مقدمه است ، مانند کبری در شکل اول یا مقدمه کلی در اقترانی که یک مقدمه از او جزوی باشد تا با بطلان آن مقدمه منع قیاس اول کرده باشند قیاس دوم را قیاس مقاومت خوانند. ( فرهنگ فارسی معین از اساس الاقتباس ص 336 ).

فرهنگ فارسی

هر گاه قیاسی منتج حکمی باشد و خواهند که منع آن قیاس کنند بایراد قیاسی دیگر که منتج مقابل مقدمه باشد از قیاس اول که اساس آن قیاس بر آن مقدمه است مانند کبری در شکل اول یا مقدمه کلی در اقترانی که یک مقدمه منع قیاس او کرده باشند قیاس دوم را قیاس مقاومت خوانند .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قیاس مقاومت، به معنای قیاس باطل کننده قیاس دیگر از طریق انتاج ضد یا نقیض مقدمه اقوای آن قیاس است.
همان طور که برای اثبات مطلوب، قیاس تشکیل می شود، برای ابطال قیاس هم راه هایی وجود دارد. از جمله شیوه هایی که در صناعت جدل برای ابطال قیاس طرف مقابل در مناظره متداول می باشد دو طریق است:
← قیاس معاوضه
پس فرق این دو شیوه این است که طرف مناظره، در قیاس "معاوضه" یکی از مقدمات را به طریقی که گفتیم، ردّ و نتیجه را باطل می کند و در قیاس "معارضه" به مقدمات نظر ندارد بلکه نتیجه قیاس طرف مقابل را به وسیله قیاسی دیگر که نتیجه آن، نقیض یا ضد نتیجه قیاس اول است، ردّ و ابطال می کند.
دیدگاه محقق طوسی
محقق طوسی در "اساس الاقتباس" می گوید: "هر گاه قیاس منتج حکمی باشد و خواهند که منع آن قیاس کنند به ایراد قیاسی دیگر که منتج مقابل مقدمه باشد از قیاس اول که اساس آن قیاس بر آن مقدمه باشد، مانند کبرا در شکل اول یا مقدمه کلی در اقترانی، که یک مقدمه از او جزوی باشد تا با بطلان آن مقدمه، منع قیاس اول کرده باشند، قیاس دوم را "قیاس مقاومت" خوانند، و آن مقدمه را که قیاس مقاومت، موجَّه به انتاج مقابلش باشد "مقدمه کلی". و مقاومت یا بر وجه عناد بود یا بر وجه مناقضت. و بر وجه عناد چنان بود که قیاس مقاومت، انتاج ضد "مقدمه کلی" کند و بر وجه مناقضت چنان بود که انتاج نقیضش کند پس در مقاومتِ عنادی، ضد "مقدمه کلی" بر وجهی که موضوعش عام تر بود بگیرند، و مقدمه ای که موضوعش موضوع مقدمه کلی بود و محمولش آن چه موضوع بود در این ضد، با آن تالیف کنند، و لا محالة آن تالیف بر هیات شکل اول باشد، و انتاج ضد "مقدمه کلی" کند… و اما مقاومت بر وجه مناقضت چنان بود که جزوی را که در تحت موضوع مقدمه کلی باشد و آن حکم از او مسلوب بُوَد بگیرند و یک بار به وجود آن موضوع، او را و یک بار به سلب محمولش از او حکم کنند، تا قیاس بر هیات شکل سوم منتج نقیض"مقدمه کلی" حاصل آید. مثالش گوئیم: سواد و بیاض متضادانند، و علم به هر دو یک علم نیست، پس بهری متضاد چنان آید که علم به هر دو یک علم نباشد، پس قیاس مقاومت بر هیات یکی از این دو شکل باشد".
دیدگاه محمدعلی گرامی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس