قویق

لغت نامه دهخدا

قویق. [ ] ( اِخ ) ابوالحسن. نام رودی نزدیک حلب . ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

یا ابوالحسن نام رودی نزدیک حلب

پیشنهاد کاربران

بپرس