فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
سخاوتمند، با جرات، قویدل
دلیر، قویدل
پیشنهاد کاربران
قویدل
اژدهادل . [ اَ دَ دِ ] ( ص مرکب ) که دل چون اژدها دارد. قوی دل . پرجرأت : بینی از اژدهادلان صف زدگان چو مورچه خانه ٔ مورچه شده چرخ ورای معرکه . خاقانی .
قدرتمند