قوپوز
لغت نامه دهخدا
- قوپوز رومی ؛ سازی است از مقیدات ذوات الاوتار که از چوبی میان تهی باشد و بشکل عود کوچکی است که بر نصف بالایی روی آن پوستی کشند و بر آن پنج وتر بندند. ( فرهنگ فارسی معین ).
قوپوز. [ قُپ ْ پ ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان سراسکند شهرستان تبریز، سکنه آن 539 تن. آب آن از چشمه ، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
قُوپوز
قُوپوز
از گروه سازهای زهیِ مضرابی. ظاهراً سازی که امروز عاشیق های آذربایجان می نوازند، زیرمجموعۀ همین ساز است. واژۀ قوپوز اکنون در آذربایجان کمتر به کار می رود و به جای آن اسم خاص «ساز» برای این آلت موسیقی کاربرد دارد.
قُوپوز
از گروه سازهای زهیِ مضرابی. ظاهراً سازی که امروز عاشیق های آذربایجان می نوازند، زیرمجموعۀ همین ساز است. واژۀ قوپوز اکنون در آذربایجان کمتر به کار می رود و به جای آن اسم خاص «ساز» برای این آلت موسیقی کاربرد دارد.
wikijoo: قوپوز
پیشنهاد کاربران
قوپوز ( غین و قاف در فارسی نیست ) ( حروف گچپژ در عربی ولهجه هایش نیست ) بنابراین قوپوز تورکی است.