قوناق
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
قوناق در زبان ترکی خراسانی به معنی میهمان است
دو تصویر در ادامه متنم بیاورم
قوناق در زبان ترکی به معنای ، میهمان ، بازدید کردن ، اقامت کردن دارد ، این در حالیست که بخش بزرگی از جمعیت ۲ ملیون نفری گرجستان را تبار ترکی تشکیل داده و این یعنی وارد گرجی شده .
قوناق در زبان ترکی به معنای ، میهمان ، بازدید کردن ، اقامت کردن دارد ، این در حالیست که بخش بزرگی از جمعیت ۲ ملیون نفری گرجستان را تبار ترکی تشکیل داده و این یعنی وارد گرجی شده .
قوناق در ترکی به معنای لقامت کردن ، بازدید کردن و میهمان هست ، توضیح دهید چطور به اویغوری ، ازبکی ، ترکمنی ، قزاقی و قرقیزی رفته هست ؟ گرجستانی که نصف مردمش ترکند و وجود کلمات ترکی در ان بعید نیست.
قوناق کلمه ترکی به معنای میهمان هست
قوناق کلمه ایست باستانی که از ( ( قو= موجود ) ) و ( ( ناق= فرد غایب که ناخواسته حاضر وناغیب شده ) ) ترکیب یافته است یعنی قوناق= میهمان ناخوانده
قوناق اصالتاً از زبان گرجستان آمده و وارد زبان ترکی آذری شده است وکلمه ی آذری نیست
قوناق اصالتاً از زبان گرجستان آمده و وارد زبان ترکی آذری شده است وکلمه ی آذری نیست
قوناق قیران به معنی مهمان کش در اینجا اسم روستا و اسم خاص . قیران در اینجا کشنده معنی می دهد.