قون

لغت نامه دهخدا

قون. [ ق ُ وَ ] ( ع اِ ) ج ِ قَونَة. ( اقرب الموارد ). رجوع به قونة شود.

قون. [ ق َ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

موضعی است

پیشنهاد کاربران

قون کلمه تورکی است به معنای محدب بزرگ. این کلمه در فارسی مدخل شده گون و کون شده است. در تورکی قون بذ، به محل برآمده مسجد گفته می شود حال اینکه این کلمه در فارسی به گنبد تغییر پیدا کرده است.
به تمام محدوده باسن ها و حتی آخرین نقطه خروجی مدفوع از روده به خارج در زبان کردی "قون" گفته می شود. البته برای حسن تعبیر "سمت" گفته می شه با سکون روی هر سه حرف.

بپرس