قومیه

لغت نامه دهخدا

قومیه. [ ق َ می ی َ ] ( ع اِ ) قومیة الانسان ؛ بالای مردم. ( منتهی الارب ). قامت انسان. ( از اقرب الموارد ). || قومیة الامر؛ آنچه بدان قائم شود. ( منتهی الارب ). قوام امر. ( اقرب الموارد ). || ( ص نسبی ) نسبت است به قوم.

پیشنهاد کاربران

بپرس