زنده باد طایفه ریسئ
ریسی دو دسته است یکی ماله بلوچستانه یکی ماله لر های بختیاری که هیچ ربطی به هم ندارند من خودم رییسی ام ساکن لردگان چهارمحال بختیاری و لر هستم از ایل بختیاری
رئیسی ها از اولاد آیارسن بزرگ جد آخالق الله ( آخرقلا ) ( رئیس اردل ) بوده که هفت برادر داشت که به لردگان ، بهشت آباد، شیراز و یاسوج کوچانده شدند
رئیسی نافچی
در ده کیلومتری شهرکرد از استان چهارمحال بختیاری ، شهر نافچ که فارس زبان هستند. و معروفترین خاندان آنجا رئیسی نافچی هستند.
ریسی ایل بزرگی است شاخه های زیادی دارد دوستان این حاکم کشت ریسی بود نه طائفه دیگه
کل رئیسیها سیدن یااستثنائآ فقط حاج ابراهیم رئیسی شدند، چطورثابت کنه سیده یاسید بودن هم دلبخواهی شده
شجره سپاهی کاملآ نشان دهنده اینه که یکی از رشته های طایفه ایجباری هستند.
خیلی نامفهوم بیان کردی تصحیح شود
خیلی نامفهوم بیان کردی تصحیح شود
رئیس ها مردمانی ، ظلم ستیز، زیرک وباهوش بودند که به قولی ازبحرین به دلیل مبارزاتشان ومخالفت بادولت وقت ازجنوب کشور واردمرزایران شده وباگذرزمان درمناطق مختلف ایران پراکنده شدند. . . . ( درودبررئیس علی دلواری )
من محمدف نصرت ف محمد حسین ف غلامحسین ف کربلایی حسین ف محمد رضا ف نبی ف ملک حسن ف . . . رئیس مهمد چهرازی ف رئیس صالحات. .
ریشه و اصالت طوایف رئیسی در اصالت چهراز کهن وجود دارد
ریشه و اصالت طوایف رئیسی در اصالت چهراز کهن وجود دارد
باعرض سلام، شما ازرئیس های همه استانهانام بردین جز رئیس های استان کهگیلویه و بویراحمد مادراین استان خیلی طایفه رئیس داریم که هنو توکشورناشناخته ایم برای استانهای دیگه گرچه من خودم رئیس هستم، ممنونم
دوست عزیز ریس علی جلال از بزرگان هست ولی از طایفه ریس نیست از طایفه گرگیج هست از تفنگ چیهای میر برکت بودند بعد به طرف حکومت شاه رفتند رای گیری شد نماینده شدند برعلیه میرها شدند طاهر زاییها گرگیج هستند
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
اگر طایفه گرگیج وریس یکی هست ایا ریس ادارات جز طایفه ریس هستند ریس یک قوم چه از طایفه ریس یا ریسی هست
اینا همش حرفه . طبق اطلاعاتی که به دست اومده از بزرگان ایل رئیس. معلوم شده که ایل رئیس در چهارمحال و بختیاری شهری به نام ارنک که الان روستای ده کهنه میباشد ساکن بودند و حتی در زمان کوروش کبیر از یاران با وفای کوروش بودند. ایل رئیس در بسیاری از نقاط کشور ساکن هستن حتی بیرون از کشور در پاکستان. امارات و بعضی کشورهای دیگر. ما یه گروه داریم که اعضای ایل رئیس در آن گروه عضو هستن اگر کسی مایل بود. به این شماره پیام بده تا عضو بشه. فقط کسانی که از ایل رئیس هستن بیان.
... [مشاهده متن کامل]
09136362576 وحیدرئیسی
... [مشاهده متن کامل]
09136362576 وحیدرئیسی
قوم رئیس پس از متواری شدن از جالق به دلیل اینکه قومی مهاجر به حساب می آمده اند در مناطق مختلف با اقوام بومی دچار مشکل شده اند و پس از مدتی با آنها ادغام و وصلتهایی صورت گرفته است، آنها با معرفی نکردن خود در مناطق جدید در واقع امنیت خود را حفظ کرده اند و نتیجه این اقدام نقص شجره ها است.
رئیس خان یکی از فرزندان بلوچ می باشد.
پرچم طایفه کوهکن بالا بوده هست طایفه کوهکن یکی از طایفه بزرگ سیستان بوده
رئیس ها وارثان شبانکاران فارس هستند و شبانکاران وارث ساسانیان لقب رئیس به اسماعیل رهبر شبانکاران
که وزیر هربد داماد یزدگرد بود داده شد اینها سیصدو پنج سال حکومت محلی فارس وداربگرد را به عهده داشتند تاریخ وصاف
... [مشاهده متن کامل]
قلمرو حکومت آنها تا کرمان لار و هرمزگان و سیستان و بوشهر کهگیلویه و بویراحمد وبختیاری و اصفهان وخوزستان گسترده بوده باسلجوقیان مدتی سازش کردند با حسن صباح سازش ورئیس مظفر قلعه گردکوه دامغان را تصرف کرد و حاکم آنجا بود
رئیس محمد کره در قرن نهم حاکم یزد ابرقوه و بوانات بوده
رئیس پهلوان در آل مظفر در کرمان پهلوان نامی بوده
که پهلوان کچک خراسانی را شکست داد
رئیس نوشاد در دشت ممسنی و رئیس مراد در بختیاری
با نادر شاه جنگ کردن
رئیس علی دلواری پوزه انگلیس را به خاک مالید و خلیج فارس را بیمه کرد
رئیس قباد خان مالک و بنیانگذار شهر سی سخت بود
با صدها قلعه و آثار ارزشمند تاریخی در شانزده استان کشور و چند کشور خارجی
رد پای سلحشوران اصیل شبانکاره ساسانی در تاریخ ایران درخشان است اهل علم وفرهنگ دارای دیوانها
وکتاب
که وزیر هربد داماد یزدگرد بود داده شد اینها سیصدو پنج سال حکومت محلی فارس وداربگرد را به عهده داشتند تاریخ وصاف
... [مشاهده متن کامل]
قلمرو حکومت آنها تا کرمان لار و هرمزگان و سیستان و بوشهر کهگیلویه و بویراحمد وبختیاری و اصفهان وخوزستان گسترده بوده باسلجوقیان مدتی سازش کردند با حسن صباح سازش ورئیس مظفر قلعه گردکوه دامغان را تصرف کرد و حاکم آنجا بود
رئیس محمد کره در قرن نهم حاکم یزد ابرقوه و بوانات بوده
رئیس پهلوان در آل مظفر در کرمان پهلوان نامی بوده
که پهلوان کچک خراسانی را شکست داد
رئیس نوشاد در دشت ممسنی و رئیس مراد در بختیاری
با نادر شاه جنگ کردن
رئیس علی دلواری پوزه انگلیس را به خاک مالید و خلیج فارس را بیمه کرد
رئیس قباد خان مالک و بنیانگذار شهر سی سخت بود
با صدها قلعه و آثار ارزشمند تاریخی در شانزده استان کشور و چند کشور خارجی
رد پای سلحشوران اصیل شبانکاره ساسانی در تاریخ ایران درخشان است اهل علم وفرهنگ دارای دیوانها
وکتاب
باسلام.
کاملا اطلاعات تون قلط هسته دوست عزیز.
ریسی برگرفته ازکوهکن هسته، واونهایی هم که پسرخان بخت راکشتندکوهکن بودندومتواری شدند.
تمام اسنادمنطقه جالق به نام کوهکن هسته، جداازاون طایفه کوهکن درچندکشورباجمعیت بالادرحال زندگی هستن، وخیلی دلایل دیگه موجوده. . . .
... [مشاهده متن کامل]
دوست من لطفاً تحقیقات تون رو تصحیح کنید. .
طایفه کوهکن مستقل هست وبه هیچ قومی وابسته نیست، بزرگترین نشانه قوم کوهکن آثارباستانی، وبزرگ بودن قوم وگستردکی طایفه کوهکن درکشورهای دیگرغیرازایران میباشد. . .
کاملا اطلاعات تون قلط هسته دوست عزیز.
ریسی برگرفته ازکوهکن هسته، واونهایی هم که پسرخان بخت راکشتندکوهکن بودندومتواری شدند.
تمام اسنادمنطقه جالق به نام کوهکن هسته، جداازاون طایفه کوهکن درچندکشورباجمعیت بالادرحال زندگی هستن، وخیلی دلایل دیگه موجوده. . . .
... [مشاهده متن کامل]
دوست من لطفاً تحقیقات تون رو تصحیح کنید. .
طایفه کوهکن مستقل هست وبه هیچ قومی وابسته نیست، بزرگترین نشانه قوم کوهکن آثارباستانی، وبزرگ بودن قوم وگستردکی طایفه کوهکن درکشورهای دیگرغیرازایران میباشد. . .
اگر اطلاع دارید در مورد طایفه بزرگ مستقل ملک رئیسی ( بور سوار ) تحقیقی ارایه دهید که هم اکنون در منطقه سرباز، سرحد، ایرندگان، زابل، و. . زندگی میکنند.
باسلام خدمت شما برادران بزرگوار
اول از همه می خواستم خدمت شما برادر گرامی عرض کنم که جایگاه اصلی رئیسی ها حلب سوریه نبوده و نیست بلکه جایگاه اصلی شان همین سرزمین بلوچستان است و فقط در دوران خلافت خلیفه دوم حضرت عمر تعدادی زیادی از بلوچها و بخصوص از ایل رئیسی ها مهاجرت کرده اند به حلب سوریه یا همان سرزمین شام و بقیه سرزمین های عرب که بعد از شهید شدن حضرت حسین تعدادی دوباره از حلب سوریه به جایگاه اصلی شان برگشتند و تعدادی به کشورهای همجوار مثل عمان و عراق و. . . . . . . و تعدادی هم در مناطق سرزمین پارس یعنی ایران کنونی بنا به دلایلی ماندگار شدند و این واقیعت تاریخ بلوچها بخصوص ایل رئیس است
... [مشاهده متن کامل]
حالا بعنوان مثال چند طایفه جدا شده از شاخه اصلی بلوچ ها و که قبل از آنکه لقب و نام رئیس بگیرند رو براتون یک توضیح مختصری خواهم داد. رئیس قبل از لقب گرفتن نام رئیس بلوچ بودند که بعضی از آنها بنام طایفه بلوچ زهی هنوزم همان هویت قبل از رئیس بودن را به روی نام رند و رشته طایفه شان حفظ کردند و بنام بلوچ زهی شناخته می شوند و بیشتر طایفه ها از رئیسی ها جدا شده اند و رئیسی های زیادی باز مثل بلوچ زهی ها همان نام رئیسی ها را بر رند و ریشه خودشان گرچه به ده ها نسل تبدیل شدند ولی تعدادی بر خلاف دیگر قوم ها بازم همان بنام رئیسی شناخته می شوند چون خودشان اینطور خواسته اند و دیگر طایفه ها مثل بزی و کوهکن و یا شاید محمدحسنی که باز خودشان به چندین رند و رشته تبدیل شدند ولی در اصل بجای انتخاب کردن نام بلوچ و یا رئیسی بودن به همان نام جد خودشان شناخته می شوند یعنی محمدحسنی و حالا بزی ها رو مثال میزنم بزی ها که در اصل رئیس هستند از نسل رئیس محمدعاشق فرزند رئیس حسن بزدار هستند که آن زمان در منطقه دیره غازی خان زندگی میکردند که جد مادری شان از نسل شهرک خان ( شهرکی ها ) هستند و دلیل نام گرفتن شان بخاطر داشتن گله یا رمه بزهاشون است که چوپانی آن بزها به عهده رئیس محمد عاشق و هم بیسواد که شاعر هم است بوده و آن وقتی که عاشق دختری از نسل شهرک خان میشود و برای خواستگاری میروند ولی دختر شهرکی ها نامزدی داشته و پسر عمویش از همان طایفه شهرکی ها بوده و شهرک خان باز اصالتا بلوچ بوده و از همان بلوچهای کوچ کردند به دیگر سرزمین ها و دوباره تعدادی همراه دیگر بلوچهای پسر عموزادگان شان برگشتند به همین جایگاه و سرزمین اصلی شان و تعدادی در سرزمین پارس سکونت کردندو بعدرفتن برای خواستگاری چون جواب نه به دلیل نامزد داشتن میگیرندرئیس محمد عاشق نامزد دختر شهرکی ها را به قتل میرساند و بعد محکوم به قصاص میشود که پدرش با وساطت بزرگان بلوچ و راضی کردن به پرداخت دیه می شوند که رئیس حسن بزدار همان رمه بزها را در عوض دیه و خون بها به طایفه شهرکی ها پرداخت می کند تا رئیس محمد از قصاص شدن نجات کند و شهرکی ها بعد صلح و سازش وقتی دیدند نامزد دخترشان کشته شده و رئیس محمد بدجور عاشق دخترشان هست ناچارا بخاطر جلوگیری از قتل دیگری آن دخترشان را به عقد رئیس محمددر میاورند که چنددهه پیش بعضی از بزی ها خودشان رابه اشتباه از نسل شهرکی ها می دانستند ولی بازم هنوزم سر در گم هستند و تعدادی از آنان خودشان را محمدحسنی میدانند و بعضی ها خودشان را رئیسی می دانند که در هر دو صورت ادعای این فریضه شان درست است چون محمد حسنی ها هم رئیس هستند و با تحقیقاتی که بنده در مورد این طایفه ها داشتم کاملاً به این نتیجه رسیده ام که همه این ها درست است و حتی محمدحسنی ها خاندان احمدزهی حاکمان و خانات کلات پایتخت بلوچستان را از نسل محمدحسنی ها می دانندولی رئیسی ها آنان را از نسل خودشان می دانند و این ادعای هر دوی شان مثل ادعای بزی ها کاملاصحیح و درست است چون خود محمد حسنی ها هم رئیس هستند پس نباید دیگر هیچ یک از آنان ادعا کنند که احمدزهی ها جدا و تنها از نسل ماهابودند چون هر دوی شان بعلاوه دیگر رند و رشته ها بلوچ ها که حال بعضی هاشون تغییر زبان و یامذهب داده اند بازم از نسل همان بلوچها و رئیسی ها هستند مثل طایفه خمر، که در اصل کمبرانی هستند و اصالتشان همان بلوچ است و شهرکی ها و کوهکن ها و بزی ها و جاویدان و فتحی و غیره که تعداد زیادی از آنان باز تغییر زبان و مذهب داده اند ولی اصالتاً بلوچ و بخصوص که از نسل رئیسی ها هستند و مثلا نسل کوهکن ها که بعد از همان جدشان رئیس غلام خان ( رئیس غلامشاه ) که فرزندش رئیس بلوچ خان چون پهلوان غیرتمندی بود بنام پهلوان ( کوهکن ) لقب گرفت و بعد از نسل شان بنام کوهکن شناخته شدند و همین کوهکن ها و بزی ها طایفه های شان چنان خیلی بزرگ شده و در همه جاها پراکنده هستند که اگر یکجا باشند یک ایل بزرگ را تشکیل می دهند و گرچه بعضی از رند و رشته های جدا شده از همان نسل اصلی کوهکن و بزی ها جدا گشته اند و باز آنان تغییر نام داده اند ولی بیشترشان بجای انتخاب کردن نام و هویت جد اصلی شان که قبل از لقب گرفتن بنام رئیس همان بلوچ بودند و بعدها بیشترشان بنام ایل رئیسی شناخته شدند و از نسل دیگر فرزندان جدا شده از ایل رئیس ها برای خودشان بنام جدشان یا همان لقب جدشان مثل لقب پهلوان ( کوهکن ) و نسل رئیس محمد بنام بزی ها بخاطر همان لقب داشتن گله و رمه بزهای زیادهمان نام برای رند نسل بعدی شان انتخاب شده است گرچه از کوهکن ها و بزی ها باز دیگر نسل های جدیدتر به وجود آمده ولی آنها باز خودشان را فعلا به همان کوهکن یا بزی ها وصل میکنند و از رئیس بودن شان فراموش هستند و یا نسل های بعضی هاشون که جدا و دور افتاده اند یا زبان و مذهب شان تغییر کرده شاید همان رند و رشته شان اصلا نمیدانندکه اصالت و پشت شان به کجا وصل میشه و از نسل و رند و رشته کدام ایل و کدام طایفه هستند و هویت شان را بخاطریکه برای خودشان مهم ندانسته اند به کلی فراموش کرده اند.
در آخر این را به همه بگویم که تاریخ و تمدن و هویت ملت بلوچ تنها بالاترین و بیشترین تاریخ و تمدن را در بین دیگر ملیت های جهان دارد و این واقیعت بیشترین و بالاترین تاریخ و تمدن که فقط مردم و ملت بلوچ در بین ملت های جهان بخاطر همان کاوش و کشف اشیاءهای تاریخی در اثار باستانی بنام مهرگهره بلوچستان در منطقه خضدار تایید شده است که در میراث فرهنگی و اثار باستانی بین المللی هم ثبت رسیده و برای همه ملت های جهان به اثابت رسیده است که تاریخ و تمدن ملت بلوچ بیش از نه تا یازده هزار سال قبل از میلاد مسیح می باشد.
برادران و عزیزان گرچه توضیحات زیاد هستند ولی متاسفانه مشکلات زیاد و فرصت خیلی اندک و کم هستند تا بتوانم همه چیز را برای تان از تحقیقاتم توضیح دهم
اول از همه می خواستم خدمت شما برادر گرامی عرض کنم که جایگاه اصلی رئیسی ها حلب سوریه نبوده و نیست بلکه جایگاه اصلی شان همین سرزمین بلوچستان است و فقط در دوران خلافت خلیفه دوم حضرت عمر تعدادی زیادی از بلوچها و بخصوص از ایل رئیسی ها مهاجرت کرده اند به حلب سوریه یا همان سرزمین شام و بقیه سرزمین های عرب که بعد از شهید شدن حضرت حسین تعدادی دوباره از حلب سوریه به جایگاه اصلی شان برگشتند و تعدادی به کشورهای همجوار مثل عمان و عراق و. . . . . . . و تعدادی هم در مناطق سرزمین پارس یعنی ایران کنونی بنا به دلایلی ماندگار شدند و این واقیعت تاریخ بلوچها بخصوص ایل رئیس است
... [مشاهده متن کامل]
حالا بعنوان مثال چند طایفه جدا شده از شاخه اصلی بلوچ ها و که قبل از آنکه لقب و نام رئیس بگیرند رو براتون یک توضیح مختصری خواهم داد. رئیس قبل از لقب گرفتن نام رئیس بلوچ بودند که بعضی از آنها بنام طایفه بلوچ زهی هنوزم همان هویت قبل از رئیس بودن را به روی نام رند و رشته طایفه شان حفظ کردند و بنام بلوچ زهی شناخته می شوند و بیشتر طایفه ها از رئیسی ها جدا شده اند و رئیسی های زیادی باز مثل بلوچ زهی ها همان نام رئیسی ها را بر رند و ریشه خودشان گرچه به ده ها نسل تبدیل شدند ولی تعدادی بر خلاف دیگر قوم ها بازم همان بنام رئیسی شناخته می شوند چون خودشان اینطور خواسته اند و دیگر طایفه ها مثل بزی و کوهکن و یا شاید محمدحسنی که باز خودشان به چندین رند و رشته تبدیل شدند ولی در اصل بجای انتخاب کردن نام بلوچ و یا رئیسی بودن به همان نام جد خودشان شناخته می شوند یعنی محمدحسنی و حالا بزی ها رو مثال میزنم بزی ها که در اصل رئیس هستند از نسل رئیس محمدعاشق فرزند رئیس حسن بزدار هستند که آن زمان در منطقه دیره غازی خان زندگی میکردند که جد مادری شان از نسل شهرک خان ( شهرکی ها ) هستند و دلیل نام گرفتن شان بخاطر داشتن گله یا رمه بزهاشون است که چوپانی آن بزها به عهده رئیس محمد عاشق و هم بیسواد که شاعر هم است بوده و آن وقتی که عاشق دختری از نسل شهرک خان میشود و برای خواستگاری میروند ولی دختر شهرکی ها نامزدی داشته و پسر عمویش از همان طایفه شهرکی ها بوده و شهرک خان باز اصالتا بلوچ بوده و از همان بلوچهای کوچ کردند به دیگر سرزمین ها و دوباره تعدادی همراه دیگر بلوچهای پسر عموزادگان شان برگشتند به همین جایگاه و سرزمین اصلی شان و تعدادی در سرزمین پارس سکونت کردندو بعدرفتن برای خواستگاری چون جواب نه به دلیل نامزد داشتن میگیرندرئیس محمد عاشق نامزد دختر شهرکی ها را به قتل میرساند و بعد محکوم به قصاص میشود که پدرش با وساطت بزرگان بلوچ و راضی کردن به پرداخت دیه می شوند که رئیس حسن بزدار همان رمه بزها را در عوض دیه و خون بها به طایفه شهرکی ها پرداخت می کند تا رئیس محمد از قصاص شدن نجات کند و شهرکی ها بعد صلح و سازش وقتی دیدند نامزد دخترشان کشته شده و رئیس محمد بدجور عاشق دخترشان هست ناچارا بخاطر جلوگیری از قتل دیگری آن دخترشان را به عقد رئیس محمددر میاورند که چنددهه پیش بعضی از بزی ها خودشان رابه اشتباه از نسل شهرکی ها می دانستند ولی بازم هنوزم سر در گم هستند و تعدادی از آنان خودشان را محمدحسنی میدانند و بعضی ها خودشان را رئیسی می دانند که در هر دو صورت ادعای این فریضه شان درست است چون محمد حسنی ها هم رئیس هستند و با تحقیقاتی که بنده در مورد این طایفه ها داشتم کاملاً به این نتیجه رسیده ام که همه این ها درست است و حتی محمدحسنی ها خاندان احمدزهی حاکمان و خانات کلات پایتخت بلوچستان را از نسل محمدحسنی ها می دانندولی رئیسی ها آنان را از نسل خودشان می دانند و این ادعای هر دوی شان مثل ادعای بزی ها کاملاصحیح و درست است چون خود محمد حسنی ها هم رئیس هستند پس نباید دیگر هیچ یک از آنان ادعا کنند که احمدزهی ها جدا و تنها از نسل ماهابودند چون هر دوی شان بعلاوه دیگر رند و رشته ها بلوچ ها که حال بعضی هاشون تغییر زبان و یامذهب داده اند بازم از نسل همان بلوچها و رئیسی ها هستند مثل طایفه خمر، که در اصل کمبرانی هستند و اصالتشان همان بلوچ است و شهرکی ها و کوهکن ها و بزی ها و جاویدان و فتحی و غیره که تعداد زیادی از آنان باز تغییر زبان و مذهب داده اند ولی اصالتاً بلوچ و بخصوص که از نسل رئیسی ها هستند و مثلا نسل کوهکن ها که بعد از همان جدشان رئیس غلام خان ( رئیس غلامشاه ) که فرزندش رئیس بلوچ خان چون پهلوان غیرتمندی بود بنام پهلوان ( کوهکن ) لقب گرفت و بعد از نسل شان بنام کوهکن شناخته شدند و همین کوهکن ها و بزی ها طایفه های شان چنان خیلی بزرگ شده و در همه جاها پراکنده هستند که اگر یکجا باشند یک ایل بزرگ را تشکیل می دهند و گرچه بعضی از رند و رشته های جدا شده از همان نسل اصلی کوهکن و بزی ها جدا گشته اند و باز آنان تغییر نام داده اند ولی بیشترشان بجای انتخاب کردن نام و هویت جد اصلی شان که قبل از لقب گرفتن بنام رئیس همان بلوچ بودند و بعدها بیشترشان بنام ایل رئیسی شناخته شدند و از نسل دیگر فرزندان جدا شده از ایل رئیس ها برای خودشان بنام جدشان یا همان لقب جدشان مثل لقب پهلوان ( کوهکن ) و نسل رئیس محمد بنام بزی ها بخاطر همان لقب داشتن گله و رمه بزهای زیادهمان نام برای رند نسل بعدی شان انتخاب شده است گرچه از کوهکن ها و بزی ها باز دیگر نسل های جدیدتر به وجود آمده ولی آنها باز خودشان را فعلا به همان کوهکن یا بزی ها وصل میکنند و از رئیس بودن شان فراموش هستند و یا نسل های بعضی هاشون که جدا و دور افتاده اند یا زبان و مذهب شان تغییر کرده شاید همان رند و رشته شان اصلا نمیدانندکه اصالت و پشت شان به کجا وصل میشه و از نسل و رند و رشته کدام ایل و کدام طایفه هستند و هویت شان را بخاطریکه برای خودشان مهم ندانسته اند به کلی فراموش کرده اند.
در آخر این را به همه بگویم که تاریخ و تمدن و هویت ملت بلوچ تنها بالاترین و بیشترین تاریخ و تمدن را در بین دیگر ملیت های جهان دارد و این واقیعت بیشترین و بالاترین تاریخ و تمدن که فقط مردم و ملت بلوچ در بین ملت های جهان بخاطر همان کاوش و کشف اشیاءهای تاریخی در اثار باستانی بنام مهرگهره بلوچستان در منطقه خضدار تایید شده است که در میراث فرهنگی و اثار باستانی بین المللی هم ثبت رسیده و برای همه ملت های جهان به اثابت رسیده است که تاریخ و تمدن ملت بلوچ بیش از نه تا یازده هزار سال قبل از میلاد مسیح می باشد.
برادران و عزیزان گرچه توضیحات زیاد هستند ولی متاسفانه مشکلات زیاد و فرصت خیلی اندک و کم هستند تا بتوانم همه چیز را برای تان از تحقیقاتم توضیح دهم
درود بر شما ادمین . آیا طایفه ( دادگر ) که در بخش دامن سکونت دارند یکی از زیر شاخه های قوم رئیس میباشید یا خیر . میگوید که از نوادگان رئیس سلام هم هستن
درود به شما اگر تحقیق بیشتر شود بنظر بنده بهتر است چون طبق شنیدى ها و شجرنامه ما نوادگان ریس سلیمان از سوریه نه اومدیم
کوهکن ایلی بزرگ و باوقار شیرمرد و استوار و ماندگار
۱ - شجره طایفه کوهکن بسیار گسترده و وسیع میباشد، چراکه دامنه حیات طایفه نتنها در ایران بلکه فراتر و در کشورهای هند و پاکستان و افغانستان هم سکونت داشته و دارند.
... [مشاهده متن کامل]
۲ - آخرین برآورد طایفه در ایران ( استان سیستان و بلوچستان . استانهای خراسان جنوبی، رضوی و شمالی، استان مازندران ( گلستان ) ، استان فارس، استان یزد ، استان اصفهان ، استان کرمانشاه و همچنین در استانهای تهران و سمنان سکونت دارند .
۳ - ضمن اینکه شجره طایفه کوهکن در استانهای شرقی ایران، تقریبا از ۷. ۸ نسل تا ۱۴ نسل تکمیل و جمع آوری شده است .
۴ - مسئله مهمی که در خصوص طایفه قابل ذکر میباشد اینه که طایفه کوهکن طی دویست سال اخیر در سیستان و بلوچستان خصوصا در زابل، چخانسور، چهاربرجک، کنگ و اطراف آن به دامداری مشغول بودند ودر راه ایران و افغانستان کنونی در رفت وآمد بوده اند .
۵ - طایفه کوهکن حدود سه . چهار قرن پیش ( ۳۰۰ - ۴۰۰ ) سال پیش در منطقه گلشن ( جالق کنونی در سروان بلوچستان ) نیز ساکن بوده اند. و هم اکنون قلعه ها و مقبره ها یی، نخلستان و آبادی هایی بنام کوهکن در جالق سراوان موجود هست .
۶ - علت مهاجرت طایفه کوهکن از جالق سراوان هم، طبق گفته بزرگان بدلیل رسم ناپسند حاکم وقت اون رسم به مزاق طایفه خوش نیومده و با کشتن پسرحاکم وقت، جلوی رسم ناپسند رو میگیرند و اون ننگ رو از روی نام بلوچ پاک میکنند و شبانه باروبندیل خودشون رو جمع میکنند و از اونجا مهاجرت میکنند و . . . .
۱ - شجره طایفه کوهکن بسیار گسترده و وسیع میباشد، چراکه دامنه حیات طایفه نتنها در ایران بلکه فراتر و در کشورهای هند و پاکستان و افغانستان هم سکونت داشته و دارند.
... [مشاهده متن کامل]
۲ - آخرین برآورد طایفه در ایران ( استان سیستان و بلوچستان . استانهای خراسان جنوبی، رضوی و شمالی، استان مازندران ( گلستان ) ، استان فارس، استان یزد ، استان اصفهان ، استان کرمانشاه و همچنین در استانهای تهران و سمنان سکونت دارند .
۳ - ضمن اینکه شجره طایفه کوهکن در استانهای شرقی ایران، تقریبا از ۷. ۸ نسل تا ۱۴ نسل تکمیل و جمع آوری شده است .
۴ - مسئله مهمی که در خصوص طایفه قابل ذکر میباشد اینه که طایفه کوهکن طی دویست سال اخیر در سیستان و بلوچستان خصوصا در زابل، چخانسور، چهاربرجک، کنگ و اطراف آن به دامداری مشغول بودند ودر راه ایران و افغانستان کنونی در رفت وآمد بوده اند .
۵ - طایفه کوهکن حدود سه . چهار قرن پیش ( ۳۰۰ - ۴۰۰ ) سال پیش در منطقه گلشن ( جالق کنونی در سروان بلوچستان ) نیز ساکن بوده اند. و هم اکنون قلعه ها و مقبره ها یی، نخلستان و آبادی هایی بنام کوهکن در جالق سراوان موجود هست .
۶ - علت مهاجرت طایفه کوهکن از جالق سراوان هم، طبق گفته بزرگان بدلیل رسم ناپسند حاکم وقت اون رسم به مزاق طایفه خوش نیومده و با کشتن پسرحاکم وقت، جلوی رسم ناپسند رو میگیرند و اون ننگ رو از روی نام بلوچ پاک میکنند و شبانه باروبندیل خودشون رو جمع میکنند و از اونجا مهاجرت میکنند و . . . .
سلام برادر عزیز این وصلت ها که شما میفرمائید کاملا اشتباه هست قومهائی که به اشتباه به ایل رئیس یکی کردیخوشبختانه ایل رئیس در اقصی نقاط ایران وپاکستان وافغانستان وکشورهای حوزه خلیج فارس دارای ریش سفیدان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
وبزرگان وسرداران با نفوذ وبا اطلاعات زیادی موجود هست خواهشا با کسب اطلاعات از بزرگان بیوگرافی دقیق تری بنویس وبا اطلاعات غلط تاریخ یک ایل رو تحریف نکن خواهشا
با سلام میشه شجره حاج رئیس خان قندهاری رو بفرستید
اتفاقا شنیدم کوهکن ها در قندهار افغانستان هم بودن
مستندات
وکتابهای تالیفی
درخصوص قوم رئیس را به اشتراک بگذارید
وکتابهای تالیفی
درخصوص قوم رئیس را به اشتراک بگذارید
بله درست هست از خلب امد ریسی ها جداد ما حاج ریس خان قندهاری هست طایف ریس اسم جدادش گرفت واز حاکم ها قدمم بود
بله یعنی جایکاه بالتر
باسلام خدمت شمااگه اامکان داره بی زحمت شجره نامه روبزارین وبلاگ
*تاریخچه قوم رئیسی*
قوم رئیسی از بزرگ ترین اقوام ایرانی می باشد، زیرا تیره های این قوم در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان، کردستان، لرستان، فارس و. . . پراکنده هستند. محل سکونت اولیه قوم رئیسی منطقه بین حلب سوریه و کوردستان عراق امروزی می باشد. در دوره ی حکومت صفویان در ایران قبایل رئیسی بنابر دلایلی از محل سکونت اولیه خویش پراکنده میشوند، تیره ممسنی به استان فارس کوچ می کنند،
... [مشاهده متن کامل]
و گروهی به بلوچستان وارد میشوند ابتدا گروهی در سیستان و گروهی وارد جالق ( گلشن ) میشوند در آن زمان حکومت محلی جالق در دست گورها ( زرتشتیان ) بوده است. و گروهی از نسل اسلم خان در سیستان ساکن بوده اند بعدها به مناطق جنوبی سیستان یعنی سرحد سکونت می گزینند. ( کورد های سرحد ) .
همین طور طایفه سپاهی که معروف ترین سردار آنان سردار دادکریم فرزند سردار غلامشاه هم اجدادشان با قوم رئیسی هم ریشه هستند در حال حاظر نظری وجود دارد که طایفه سپاهی شاخه ای از قوم ایجباری می باشد که کاملا اشتباه می باشد.
تیره های قوم رئیسی: رئیسی جالق، احمدزایی ( کلات پاکستان ) ، ممسنی یا محمدحسنی ( فارس ، بلوچستان ) ، سپاهی ( جالق ) ، بزی ( سیستان ) ، کوهکن ( زابل ) ، کورد میربلوچزهی، سهراب زهی ( سرحد خاش ) ، طاهرزهی ( میناب ) ، ریسی کوهشاه ( جباالبارز کرمان ) ، ریسی ( لرستان ) و. . .
باتوجه به پراکندگی قوم رئیسی هر شاخه به طایفه ای مستقل و جدا مبدل میشود.
*قوم رئیسی بار دیگری مجبور به مهاجرت*
در گذشته از بین شاخه ی قوم رئیسی در جالق خانواده ای وجود داشته است که هفت برادر و یک خواهر بوده اند اسم پدر خانواده شخصی به اسم شیخ احمد بوده است ، حاکم وقت رسمی وضع کرده بود که هر دختری در آن منطقه ازدواج کند شب اول در اختیار حاکم باشد، در این زمان شخصی به اسم شیخ احمد تصمیم به شوهر دادن دختر خویش می کند که اقوامش از طایفه سپاهی شیخ احمد را از این رسم آگاه می کنند، شیخ احمد نزد حاکم زرتشتی جالق می رود و مخالفت خویش را با حاکم در مورد این رسم اعلام می کند ، نظری وجود دارد که پسر حاکم زرین شاه بانی این رسم بوده است ( در آن زمان با وجود گسترش دین اسلام آئین زردتشتی هنوز در مناطقی از ایران رایج بوده است با وجود این که حاکم وقت بلوچ بوده است اما آئین وی زرتشتی بوده است ) ، شیخ احمد و پسرانش از اقوام هم ریشه خویش طایفه سپاهی تقاضای کمک می کنند طبق روایات طایفه سپاهی از همکاری با آنان سر باز می زنند ، به هر حال وقتی مراسم از دواج شروع میشود حاکم به گدام های ( سیاه چادر های ) شیخ احمد نزدیک میشود و وارد گدام میشود یکی از برادران طبق نقشه قبلی سر حاکم را از تنش جدا میکند و همان شب تصمیم میگیرند متواری شوند ، برادران برای اینکه شناسایی نشود تصمیم میگیرند هر برادر به منطقه ای کوچ کنند، برادران هر کدام به مناطق مختلفی چون زابل ، ایرندگان، سرباز، میناب، کرمان، پاکستان ، سنگان خاش پراکنده میشوند، لازم به ذکر است یکی از برادران که ساکن سنگان میشود اقوم هم ریشه کورد ایشان را میار میکنند و از ایشان حمایت میکنند زیرا کورد های بلوچستان شاخه ای از ایل رئیسی به حساب می آمده اند حتی بعد وصلت هایی با یکدیگر انجام می دهند، میررضایی فرزند میربلوچ با دختر رئیس غیب الله ، بی بی فاطمه ازدواج می کند، اما امروزه اقوام کورد، بزی ، کوهکن و. . . طایفه های مستقل و جدا شناخته میشوند. روایتی وجود دارد که حاکم جالق از برادران دوباره تقاضای برگشت میکند وقتی برادران از جالق خارج میشوند در منطقه ی در ایرندگان به اسم گت رئیس با حاکم درگیر میشوند و از انجا پراکنده میشوند. این موضوع را همیشه بزرگان قوم تاریخ و سرنوشت مهاجرت این قوم بیان میکردند که چگونه فرزند حاکم را کشته و تمام خانه های خودشان را و وسایلی که نمی توانسته اند با خود ببرند و جنازه پسر حاکم را آتش زده و شبانه اقدام به ترک منطقه کرده اند که هم اکنون براساس همین موضوع طایفه ای به نام بندهی نام و لقب خود را از همین داستان و جریان گرفته اند بندهی از کلمه "بنده" در زبان بلوچی به معنی" آتش بزن"گرفته شده است .
رئیسی های بلوچستان شرقی ممسنی ها و احمدزایی ها قدرتی فزاینده داشته اند و حکومت های محلی را بدست گرفته اند، قلعه کوهکن در جالق هم متعلق به رئیسی های جالق می باشد، و قلعه مچی سیستان و چند قلعه دیگر متعلق به رئیسی های زابل و سیستان می باشد. به رئیسی های اصیل لقب بور سوار گفته میشود.
البته بسیاری از مردم غیر بلوچ ( درزاده ) ساکن بلوچستان به خصوص در منطقه ی لاشار و نیکشهر که عمدتا به عنوان کارگر در زمان قدیم به بلوچستان کوچانده شده اند . بعد از انقلاب جمهوری ایران این فامیل را در شناسنامه خود برگزیده اند. که به این گروه کج کش گفته میشود.
بزودی در همین وبلاگ نسب نامه ی قوم رئیسی به اشتراک گذاشته میشود.
قوم رئیسی از بزرگ ترین اقوام ایرانی می باشد، زیرا تیره های این قوم در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان، کردستان، لرستان، فارس و. . . پراکنده هستند. محل سکونت اولیه قوم رئیسی منطقه بین حلب سوریه و کوردستان عراق امروزی می باشد. در دوره ی حکومت صفویان در ایران قبایل رئیسی بنابر دلایلی از محل سکونت اولیه خویش پراکنده میشوند، تیره ممسنی به استان فارس کوچ می کنند،
... [مشاهده متن کامل]
و گروهی به بلوچستان وارد میشوند ابتدا گروهی در سیستان و گروهی وارد جالق ( گلشن ) میشوند در آن زمان حکومت محلی جالق در دست گورها ( زرتشتیان ) بوده است. و گروهی از نسل اسلم خان در سیستان ساکن بوده اند بعدها به مناطق جنوبی سیستان یعنی سرحد سکونت می گزینند. ( کورد های سرحد ) .
همین طور طایفه سپاهی که معروف ترین سردار آنان سردار دادکریم فرزند سردار غلامشاه هم اجدادشان با قوم رئیسی هم ریشه هستند در حال حاظر نظری وجود دارد که طایفه سپاهی شاخه ای از قوم ایجباری می باشد که کاملا اشتباه می باشد.
تیره های قوم رئیسی: رئیسی جالق، احمدزایی ( کلات پاکستان ) ، ممسنی یا محمدحسنی ( فارس ، بلوچستان ) ، سپاهی ( جالق ) ، بزی ( سیستان ) ، کوهکن ( زابل ) ، کورد میربلوچزهی، سهراب زهی ( سرحد خاش ) ، طاهرزهی ( میناب ) ، ریسی کوهشاه ( جباالبارز کرمان ) ، ریسی ( لرستان ) و. . .
باتوجه به پراکندگی قوم رئیسی هر شاخه به طایفه ای مستقل و جدا مبدل میشود.
*قوم رئیسی بار دیگری مجبور به مهاجرت*
در گذشته از بین شاخه ی قوم رئیسی در جالق خانواده ای وجود داشته است که هفت برادر و یک خواهر بوده اند اسم پدر خانواده شخصی به اسم شیخ احمد بوده است ، حاکم وقت رسمی وضع کرده بود که هر دختری در آن منطقه ازدواج کند شب اول در اختیار حاکم باشد، در این زمان شخصی به اسم شیخ احمد تصمیم به شوهر دادن دختر خویش می کند که اقوامش از طایفه سپاهی شیخ احمد را از این رسم آگاه می کنند، شیخ احمد نزد حاکم زرتشتی جالق می رود و مخالفت خویش را با حاکم در مورد این رسم اعلام می کند ، نظری وجود دارد که پسر حاکم زرین شاه بانی این رسم بوده است ( در آن زمان با وجود گسترش دین اسلام آئین زردتشتی هنوز در مناطقی از ایران رایج بوده است با وجود این که حاکم وقت بلوچ بوده است اما آئین وی زرتشتی بوده است ) ، شیخ احمد و پسرانش از اقوام هم ریشه خویش طایفه سپاهی تقاضای کمک می کنند طبق روایات طایفه سپاهی از همکاری با آنان سر باز می زنند ، به هر حال وقتی مراسم از دواج شروع میشود حاکم به گدام های ( سیاه چادر های ) شیخ احمد نزدیک میشود و وارد گدام میشود یکی از برادران طبق نقشه قبلی سر حاکم را از تنش جدا میکند و همان شب تصمیم میگیرند متواری شوند ، برادران برای اینکه شناسایی نشود تصمیم میگیرند هر برادر به منطقه ای کوچ کنند، برادران هر کدام به مناطق مختلفی چون زابل ، ایرندگان، سرباز، میناب، کرمان، پاکستان ، سنگان خاش پراکنده میشوند، لازم به ذکر است یکی از برادران که ساکن سنگان میشود اقوم هم ریشه کورد ایشان را میار میکنند و از ایشان حمایت میکنند زیرا کورد های بلوچستان شاخه ای از ایل رئیسی به حساب می آمده اند حتی بعد وصلت هایی با یکدیگر انجام می دهند، میررضایی فرزند میربلوچ با دختر رئیس غیب الله ، بی بی فاطمه ازدواج می کند، اما امروزه اقوام کورد، بزی ، کوهکن و. . . طایفه های مستقل و جدا شناخته میشوند. روایتی وجود دارد که حاکم جالق از برادران دوباره تقاضای برگشت میکند وقتی برادران از جالق خارج میشوند در منطقه ی در ایرندگان به اسم گت رئیس با حاکم درگیر میشوند و از انجا پراکنده میشوند. این موضوع را همیشه بزرگان قوم تاریخ و سرنوشت مهاجرت این قوم بیان میکردند که چگونه فرزند حاکم را کشته و تمام خانه های خودشان را و وسایلی که نمی توانسته اند با خود ببرند و جنازه پسر حاکم را آتش زده و شبانه اقدام به ترک منطقه کرده اند که هم اکنون براساس همین موضوع طایفه ای به نام بندهی نام و لقب خود را از همین داستان و جریان گرفته اند بندهی از کلمه "بنده" در زبان بلوچی به معنی" آتش بزن"گرفته شده است .
رئیسی های بلوچستان شرقی ممسنی ها و احمدزایی ها قدرتی فزاینده داشته اند و حکومت های محلی را بدست گرفته اند، قلعه کوهکن در جالق هم متعلق به رئیسی های جالق می باشد، و قلعه مچی سیستان و چند قلعه دیگر متعلق به رئیسی های زابل و سیستان می باشد. به رئیسی های اصیل لقب بور سوار گفته میشود.
البته بسیاری از مردم غیر بلوچ ( درزاده ) ساکن بلوچستان به خصوص در منطقه ی لاشار و نیکشهر که عمدتا به عنوان کارگر در زمان قدیم به بلوچستان کوچانده شده اند . بعد از انقلاب جمهوری ایران این فامیل را در شناسنامه خود برگزیده اند. که به این گروه کج کش گفته میشود.
بزودی در همین وبلاگ نسب نامه ی قوم رئیسی به اشتراک گذاشته میشود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)