قولق

لغت نامه دهخدا

قولق. [ قول ْ ل ُ ] ( ترکی ، اِ ) قَلﱡق. ( فرهنگ نظام ). رجوع به قلق شود.

قولق. [ ق َ / قُو ل ُ ] ( اِ ) کیسه گونه ای برای نهادن سوزن و نخ و انگشتانه و مقراض و موم زنان برای خیاطی. ( یادداشت مؤلف ). قُلﱡق. رجوع به قُلﱡق شود.

فرهنگ فارسی

کیسه گونه برای نهادن سوزن و نخ و انگشتانه و مقراض و موم زنان برای خیاطی .

واژه نامه بختیاریکا

( قَولُق ) اسباب و اساس
( قَولُق ) جلد؛

پیشنهاد کاربران

تاریکی
ترکهای مرکز ایران از کلمه قلن قولوغ برای نامیدن شب استفاده میکنند، کلمه آغشام نیز معنی شب را می دهد.

بپرس