( قوعلة ) قوعلة. [ ق َ ع َل َ ] ( ع اِ ) کوه کوچک خرد. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پشته خرد. || ( ص )عقاب قوعلة؛ عقاب کوه باش یا عقاب برآینده بر کوه. ( منتهی الارب ). || ( مص ) نشستن بر کوه کوچک خرد: قوعل الرجل ؛ قعد علی القوعلة. ( اقرب الموارد ).قوعلة. [ ق َ ع َ ل َ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ).