قوظ

لغت نامه دهخدا

قوظ. [ ق َ ] ( ع اِ ) گرمای تابستان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بمعنی قیظ است لکن مصدر نیست تا فعل از آن مشتق شود. ( از اقرب الموارد ). رجوع به قیظ شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس