قوشه گنبد

لغت نامه دهخدا

قوشه گنبد. [ ش َ گُم ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ابرغان بخش مرکزی شهرستان سراب ، سکنه آن 381 تن. آب آن از چاه. محصول آن غلات و حبوب. شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان ابرغان بخش مرکزی شهرستان سراب .

پیشنهاد کاربران

قوشا گنبذ به زبان تورکی دو گنبد همشکل در این روستا بوده که در زلزله از بین میرن اهالی روستا معلوم نیست کجا میرن ماندگار میشن یا به کل مهاجرت میکنن روستای جدید به سمت شمال نزدیک جاده بین المللی کنونی سراب
...
[مشاهده متن کامل]
تبریز از روستای اولی حدود دو کیلومتر فاصله میگرن بسمت شمال در زمینهای خود روستا!! روستای جدید تشکیل میشه بنا بر اطلاعات که از بزرگان و قدیمی ها ظاهرا از اون اهالی چیزی نمونده بوده روستا را گروه جدید ابجاد کردن اولین طایفه ای هم که مستقر شده طایفه قره کیشی بوده هفت برادر که شغلشان گله داری و تجارت بودن بعدا خانواده ها دیگر به این روستا نقل مکان میکنن و در طول تاریخ 200 ساله دگرگونی های زیادی انجام شده باز مهاجرت زیادی اتفاق افتاده زمان قاجار و مخصوصا پهلوی درگیری های خصومتی و شخصی باعث مهاجرت شده و بعد پهلوی زمان جمهوری اسلامی بیشترین مهاجرت دلیلش خشک شدن چشمه ها خشک سالی که باعث شد زراعت و گله داری بطور وحشتناک کم بشه مهاجرت ها صورت گرفت

درزبان ترکی قوشه به معنی دو یا جفت است طبق روایتی دراین روستا دو گنبد وجود داشت که در اثر زلزله و سیل از بین رفت .

بپرس