قوش کرپی

لغت نامه دهخدا

قوش کرپی. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان ، سکنه ٔآن 365 تن. آب آن از قنات و رودخانه کبودوال. محصول آن توتون سیگار. شغل اهالی زراعت ، گله داری و صنایعدستی زنان آنجا کرباس و شال بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). قوش کوپری. رجوع به ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 171 شود.

فرهنگ فارسی

گویش مازنی

/ghooshkorpi/ روستایی در یازده کیلومتری شمال باختری کتول

پیشنهاد کاربران

به نام خدا. معنی کلمه قوش کرپی را به نق قول از مرحوم پدر بزرگ عزیزم کربلایی عباسعلی قوش کرپی نقل می کنم. ابتدا این کلمه ترکی - ترکمنی می باشد. روستای قوش کرپی در محل تقاطع دو رودخانه ای که از روستامی گذرد بوجود آمده است که در این روستا بر روی رودی که از داخل روستا می گذرد پلی ساخته می شود که جلوتر از ان یک اسیاب ابی ساخته می شود و اسم این رود را "دَنگ وال" می نامند. در این منطقه به دلیل محیط جنگلی پر از پرندگان شکاری از جمله تورنگ، قوش ، قرقی، عقاب و . . . . بوده و این پرندگان بسیار زیاد مورد شکار قرار می گرفت. ترکمنهایی که به عنوان شکارچی به این روستا می امدند و به خصوص منزل کدخدای ده به دلیل وجود پرنده های قوش اسم این محل را قوش کرپی نامیدند. و دلیل اصلی نام گذاری وجود پل سیمانی فعلی بر روی رودخانه دنگ وال و وجود انبوه بسیار فراوان پرنده قوش در آن منطقه می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

سپاسگزارم دکتر محمد سپهری ( قوش کرپی ) sepehri377@chmail. ir

بپرس