قوزع

لغت نامه دهخدا

قوزع. [ ق َ زَ ] ( ع ص ، اِ ) گردن بند لازم که پیوسته باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گویند: قلدتم قَلائِدَ قوازع ؛ ای طوقتم اطواقاً لاتفارقکم ابداً. ( منتهی الارب ). || خزی و عار. ( اقرب الموارد از تاج العروس ).

پیشنهاد کاربران

بپرس