قورمه پلو

لغت نامه دهخدا

قورمه پلو. [ قُرْ م َ / م ِ پ ُ ل ُ ] ( اِ مرکب ) نوعی پلو و طرز تهیه آن بدین گونه است که چلو را پخته و ادویه زده ، روغن بر رویش نمیدهند و همان قدر که باید به رویش داد در قورمه می ریزند و آب قورمه را به رویش می ریزند. طریق قورمه این است : بقدری که باید روغن در پلو ریزند در دیگ سنگی می ریزند و پیاز هم میریزند تا سرخ شود، بعد از سرخ شدن پیاز گوشت قورمه را داخل کنند و بقدری که با آن بجوشد آب می کنند. وقتی که بخوردش رفت و بروغن آمد پلو را کشیده گوشت یخنی را لای آن میگذارند و روغن همان قورمه را عوض روغن در توی دوری میریزند اگر بخواهند گوشت که نیم پز شد نخود و لپه هم می ریزند. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی پلو . طرز تهیه : چلو را پخته و ادویه زده روغن بر رویش نمی دهند و همان قدر که برویش داد در قورمه می ریزند و آب غوره بررویش می ریزند . طریق قورمه این است : بقدری که باید روغن در پلو ریزند در دیگ سنگی می ریزند و پیاز هم می ریزند تا سرخ شود . بعد از سرخ شدن پیاز گوشت قورمه را داخل کنند و بقدری که با آن بجوشد آب می کنند . وقتی که بخوردش رفت و بروغن آمد پلو را کشیده گوشت یخنی را لای آن می گذارند و روغن همان قورمه را عوض روغن در توی دوری می ریزند . اگر بخواهند گوشت که نیم پز شد نخود و لپه هم می ریزند .

پیشنهاد کاربران

بپرس