قورخانه

/qurxAne/

مترادف قورخانه: اسلحه خانه، زرادخانه

معنی انگلیسی:
arsenal, armory

لغت نامه دهخدا

قورخانه. [ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) زرادخانه. اسلحه خانه و جای ساختن اسلحه. ( فرهنگ نظام ). رجوع به قور و قوران شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) اسلحه خانه سلاح خانه زراد خانه .

فرهنگ معین

(نِ ) [ تر - فا. ] (اِمر. )کارخانة اسلحه - سازی .

فرهنگ عمید

زرادخانه، اسلحه خانه.

دانشنامه آزاد فارسی

(واژه ای ترکی به معنای زرادخانه) محل ساختن و تدارک اسلحه و ساز و برگ جنگی در عهد صفویه تا قاجاریه. قورخانۀ مرکزی ایران در عهد شاه عباس صفوی اول در جوار بارۀ شمالی اصفهان ساخته شد. در ایروان نیز، افزون بر جباخانه، قورخانه ای نیز برای دفاع از حملات عثمانیان ساخته شده بود. در اواخر دورۀ صفوی، بر اثر آشفتگی عمومی و بی علاقگی مقامات کشوری و لشکری به جنگ، توجه کمتری به قورخانه می شد، اما در دورۀ سلطنت نادرشاه افشار، به سبب ضرورت های جنگی، قورخانه جان تازه ای گرفت؛ چنان که رقم توپ های نادرشاه را تا ۵هزار عراده ذکر کرده اند. در دورۀ حکومت قاجار، تأسیس قورخانه و کارخانۀ باروت سازی نیز رونق گرفت. عباس میرزای قاجار به قورخانه اهمیت بسیار می داد. حکایت علاقۀ حاجی میرزا آغاسی به توپ و قنات زبانزد است. در دورۀ صدارت امیرکبیر، قورخانه هایی در تهران، تبریز، مشهد، و اصفهان ساخته شد. در ۱۲۷۶ق، کارخانۀ تفنگ سازی مستقلی در تهران به راه انداخته شد. حاج میرزا حسین خان سپهسالار اعظم (مشیرالدوله) به قورخانه توجه داشت. ناصرالدین شاه قاجار، به یاری دکتر طولوزان فرانسوی، کارخانۀ فشنگ سازی ساخت (۱۳۰۳ق). ناصرالملک چندی در صدارت میرزا حسین خان مشیرالدوله به وزارت عسکری (قورخانه) رسید (۱۲۸۹ق). پس از قاجاریه به قورخانه تخشایی و سپس اسلحه سازی گفتند. در دورۀ رضاشاه پهلوی کارخانه های مهمات سازی، باروت سازی، تفنگ، فشنگ و مسلسل سازی (در تهران و پارچین) جای قورخانه را گرفت. ساختمان قورخانۀ دورۀ ناصری (در جنب میدان امام خمینی) به ایستگاه متروی تهران تبدیل شده است.

مترادف ها

armory (اسم)
اسلحه خانه، زراد خانه، قورخانه، کارخانهء اسلحه سازی

armoury (اسم)
اسلحه خانه، زراد خانه، قورخانه، کارخانهء اسلحه سازی

arsenal (اسم)
انبار، زراد خانه، قورخانه، مهمات جنگی

فارسی به عربی

ترسانة , مستودع السلاح

پیشنهاد کاربران

قورخانه ؛ جبه خانه. اسلحه خانه. رجوع به قورخانه شود.
سخنم با رضا است پیش نهاد دهنده بالایی جنایاتی که عثمانیان قاتل در ایران کردند به زودی همین فرهنگستانهای فارسی درسی بهشان بدهند که در تمام دوران ننگینشان در تاریخ ندیده ونه شنیده اند
هو
کلمه ای مغولی در زبان فارسی بوده و به معنی اسلحه خانه می باشد به شکل گور خانه نیز نوشته می شود.

بپرس