دیکشنری
مترجم
بپرس
قوج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
قوج. ( ترکی ، اِ ) کبش است. ( فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قوچ شود.
فرهنگ فارسی
کبش است
گویش مازنی
/ghoj/ بی حس شدن عضوی از بدن در اثر سرما – یخ زدن – کرخت شدن
پیشنهاد کاربران
همان قوچ
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها