قَوام الدّین احمد بن نظام الملک ( ـ۵۴۴ق)
(یا: ضیاءالملک احمد؛ ملقب به نظام الْمُلْک ثانی) دولتمرد ایرانی. در بلخ زاده شد و در اصفهان پرورش یافت. پس از درگذشت پدرش، نظام الملک در همدان به سر می برد و از کارهای دولتی برکنار بود. در ۵۰۰ق، محمد بن ملکشاه سلجوقی وی را به وزارت برگزید و او که گویا پیش از این به ضیاء الملک ملقب بود لقب های قوام الدین، صدرالاسلام و نظام الملک یافت. در ۵۰۱ق، یا دو سال پس از آن به فرمان محمد، یک چند به محاصرۀ دژ الموت پرداخت، اما کاری از پیش نبرد و همین ناتوانی او در گرفتن الموت سبب برکناری او از وزارت شد (۵۰۴ق). در ۵۰۳ق، در بغداد به دست یکی از فداییان اسماعیلیه زخمی شد و از ۵۰۴ تا ۵۱۶ق در بند بود. از ۵۱۶ تا ۵۱۷ق وزیر مسترشد عباسی بود. در این سال ها دیواری پیرامون بغداد ساخت و خندقی گرداگرد آن کند. پس از آن تا پایان زندگی در مدرسۀ نظامیۀ بغداد به سر می برد. از اشعار امیر معزی چنین برمی آید که لقب های قوام الدین، نظام الملک، قوام الملک و نظام الدین را شاهان سلجوقی، به سبب زنده نگه داشتن یاد خواجه به پسران و نوادگان او که به وزارت رسیده اند، می دادند. گویند که ضیاء الملک عزم کرد تا ابوهاشم، رئیس همدان را که با او دشمنی داشت از میان بردارد و به سلطان وعده داد به شرط آن که ابوهاشم را به دست او دهد ۵۰۰هزار دینار بپردازد، اما ابوهاشم با شنیدن این خبر به اصفهان شتافت و به سلطان گفت که ۵۰۰هزار دینار را به ۸۰۰هزار دینار افزایش می دهد به شرط آن که سلطان، ضیاء الملک را به دست او دهد. ناصح الدین ارّجانی و ابوالمظفر ابیوردی، ضیاء الملک را در اشعار خود ستوده اند.
(یا: ضیاءالملک احمد؛ ملقب به نظام الْمُلْک ثانی) دولتمرد ایرانی. در بلخ زاده شد و در اصفهان پرورش یافت. پس از درگذشت پدرش، نظام الملک در همدان به سر می برد و از کارهای دولتی برکنار بود. در ۵۰۰ق، محمد بن ملکشاه سلجوقی وی را به وزارت برگزید و او که گویا پیش از این به ضیاء الملک ملقب بود لقب های قوام الدین، صدرالاسلام و نظام الملک یافت. در ۵۰۱ق، یا دو سال پس از آن به فرمان محمد، یک چند به محاصرۀ دژ الموت پرداخت، اما کاری از پیش نبرد و همین ناتوانی او در گرفتن الموت سبب برکناری او از وزارت شد (۵۰۴ق). در ۵۰۳ق، در بغداد به دست یکی از فداییان اسماعیلیه زخمی شد و از ۵۰۴ تا ۵۱۶ق در بند بود. از ۵۱۶ تا ۵۱۷ق وزیر مسترشد عباسی بود. در این سال ها دیواری پیرامون بغداد ساخت و خندقی گرداگرد آن کند. پس از آن تا پایان زندگی در مدرسۀ نظامیۀ بغداد به سر می برد. از اشعار امیر معزی چنین برمی آید که لقب های قوام الدین، نظام الملک، قوام الملک و نظام الدین را شاهان سلجوقی، به سبب زنده نگه داشتن یاد خواجه به پسران و نوادگان او که به وزارت رسیده اند، می دادند. گویند که ضیاء الملک عزم کرد تا ابوهاشم، رئیس همدان را که با او دشمنی داشت از میان بردارد و به سلطان وعده داد به شرط آن که ابوهاشم را به دست او دهد ۵۰۰هزار دینار بپردازد، اما ابوهاشم با شنیدن این خبر به اصفهان شتافت و به سلطان گفت که ۵۰۰هزار دینار را به ۸۰۰هزار دینار افزایش می دهد به شرط آن که سلطان، ضیاء الملک را به دست او دهد. ناصح الدین ارّجانی و ابوالمظفر ابیوردی، ضیاء الملک را در اشعار خود ستوده اند.
wikijoo: قوام_الدین_احمد_بن_نظام_الملک