قوافی

/qavAfi/

لغت نامه دهخدا

قوافی. [ ق َ ] ( ع اِ ) ج ِ قافیة. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پس آوندها و قافیه ها. ( ناظم الاطباء ). رجوع به قافیه و المعجم فی معاییر اشعار العجم چ دانشگاه ص 24 شود.

فرهنگ فارسی

کتاب قوافی . تالیف حبیش تفلیسی شامل لغات عربی بفارسی است و قصد مولف آن بود که از کلمات مشکل تازی آنچه را که در قوافی بکار می آید با ترتیب حروف آخر آنها بپارسی شرح کند و قافیه هایی را که پارسی و آسان بود نیاورده .
جمع قافیه
جمع قافیه پس آوندها و قافیه ها

فرهنگ معین

(قَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ قافیه .

فرهنگ عمید

= قافیه

پیشنهاد کاربران

قافیه ها
نظم و تجنیس و قوافی ای علیم
بندهٔ امر توند از ترس و بیم
✏ �مولانا�
أملأ

بپرس