قواعد الترجیح عند المفسرین دراسه نظریه تطبیقیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] قواعد الترجیح عند المفسرین دراسة نظریة تطبیقیة نوشته حسین بن علی حربی، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. اصل این کتاب، پایان نامه کارشناسی ارشد نویسنده بوده است که در سال 1415ق از آن دفاع نموده است.
قصد نویسنده در این کتاب، بر استخراج قواعد و ضوابطی بوده که با آن بتوان تفسیر صحیح کتاب خدا را به درستی درک کرد.
کتاب دو جلدی است و دارای تقریظ شیخ مناع بن خلیل القطان، مقدمه و تمهید و محتوای مطالب در سه فصل و یک خاتمه است. از مقدمه تا فصل دوم در جلد اول و فصل سوم و خاتمه در جلد دوم مطرح شده است. نویسنده در نگارش این اثر از منابع متعددی استفاده کرده و منابع را در چهار قسمت، قرآن کریم، کتاب های خطی و رسائل علمی، نسخه های چاپی (که به ترتیب حروف الفبا ارائه شده) و مجلات، ارائه کرده است.
استاد راهنمای این رساله در تقریظی که بر کتاب نوشته، نویسنده را به خاطر جدیت و اصالت و ابداع و عمق مباحث مطرح شده در کتاب، می ستاید. نویسنده در این اثر در روشی موضوعی علمی، به بررسی قواعد ترجیح متعلق به نص قرآنی و قواعد ترجیح متعلق به سنت و آثار و لغت عرب پرداخته است. او سه کتاب از امهات کتاب های تفسیری که به بحث اختلاف و ترجیح پرداخته اند را مبنای کارش قرار داده و در آن قواعد لفظی و معنوی را استقرا نموده است. وی علاوه بر این کار، نظرات ابن تیمیه و شاگردش، ابن قیم را هم بیان کرده است. او در این اثر به شرح قواعد و بیان ادله آن ها و نظریات علما در اعتماد به ا ین آرا با مثال های تطبیقی پرداخته و نهایتاً هر مثالی را به همانندهایش ارجاع داده است و قواعدی که از هر قاعده اصلی منشعب می شوند را نیز بیان کرده است. چون برخی از قواعد تفسیری با قواعد اصول فقه و لغت مشترک بوده، نویسنده در این موارد به مصادر اصولی و لغوی رجوع کرده و نصوص را به دقت مستندسازی کرده است.
حربی، در مقدمه متذکر می شود، ازآنجایی که تفاسیر متعددی از کتاب خدا شده و غلط و درست با هم آمیخته، نیازمند قواعدی هستیم که بتوان به کمک آن ها معنای صحیح از میان این تفاسیر را تشخیص داد. وی برای این کار آرای اهل سنت را مبنای کار خودش قرار داده است. او کتب تفسیری را به سه قسم؛ کتاب هایی که صرفاً نظر خودشان را مطرح کرده و متعرض خلاف نشده اند، کتاب هایی که اختلاف اقوال را هم مطرح کرده اند و کتاب هایی که علاوه بر ذکر اختلاف اقوال به بیان ترجیح یک قول و دلیل آن هم پرداخته اند، تقسیم می کند و بیان می دارد که قسم سوم از این کتاب ها برای وی دارای اهمیت هستند. تفسیرهای طبری، ابن عطیه، قرطبی، ابوحیان، ابن کثیر، شنقیطی و ... از این نوع هستند. او از میان این کتاب ها، «جامع البیان» طبری، «المحرر و الوجیز» ابن عطیه و «اضواء البیان» شنقیطی را مبنای کار خودش قرار می دهد و دلیل اختیار این کتاب ها را هم بیان می کند. وی «جامع البیان» و «اضواء البیان» را به طور کامل و 9 جلد از «المحرر الوجیز» را استقراء کرده و اختلافات را از میان این کتاب ها بیرون کشیده است. نویسنده مطالب کتاب در قالب و چارچوب قواعد اصلی یا فرعی تفسیری قرار داده است. در میان قواعد مطرح شده در کتاب، برخی مانند «العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص السبب»، از پیش به لحاظ لفظ و معنی نزد همگان عنوان یک قاعده شناخته شده اند، برخی مانند قاعده قلب و «تقدیر ما ظهر فی القرآن اولی فی بابه من کل تقدیر» خیلی به نام قاعده معروف نیستند ولی به کرات مورد استفاده علما قرار گرفته اند، برخی از قواعد، مانند «لا یصح حمل الآیة علی تفسیرات و تفصیلات لأمور مغیبة و لا دلیل علیها من القرآن و السنة» حاصل اجتهاد خود نویسنده از ترجیجات و اجتهادات علما در اختلافاتشان است، احیاناً در کتاب برخی قواعد دیگر هم برمی خوریم که به لفظ معینی نزد علمای اصول شهرت دارند ولی علمای تفسیر تعبیر دیگری از آن دارند مانند قاعده «لاتصح دعوی النسخ فی آیة من کتاب الله الا إذا صح التصریح بنسخها او انتقی حکمها من کل وجه». نویسنده در بیان قواعد کتاب، صورت مختصری از معنای قاعده را بیان کرده سپس الفاظ آن را از لحاظ لغت و اصطلاح بیان می نماید، سپس متذکر ادله قاعده از قرآن و سنت و اجماع و ادله عقلی موافق با دلایل کتاب و سنت، می شود. وی سپس اقوال علما در اعتماد بر این قاعده و پس ازآن ادله کسانی که قاعده را رد کرده و به آ ن اعتماد نکرده اند را بیان می کند. وی پس ازآن، مثال های تطبیقی قاعده را بیان می نماید و مثال هایی همانند این مورد را از دیگر مصادر، ذکر می کند.
او در ترجیح، فقط به صریح از اقوال علما اعتماد کرده و در مواردی که تصریح به ترجیح نشده از عبارت «مال الیه فلان...» استفاده کرده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس