قهقهه زدن


معنی انگلیسی:
cackle, chortle, guffaw, to roar with laughter

فرهنگ فارسی

( مصدر ) باواز بلند خندیدن : بحال سعدی بیچاره قهقهه چه زنی ? که چاره از خم تو های های می داند ?

پیشنهاد کاربران

قهقهه زدن ؛ قهقهه برآوردن. خنده زدن :
زدی قهقهه چون بر او تاختی
از آن سوی خود را درانداختی.
نظامی.
بحال سعدی بیچاره قهقهه چه زنی
که چاره در غم تو های های میداند.
سعدی.
رجوع به قهقهه شود.
خنده بلند آوا

بپرس