قهقره

لغت نامه دهخدا

( قهقرة ) قهقرة. [ ق َ ق َ رَ ] ( ع مص ) بعقب برگشتن. ( از اقرب الموارد ). سپسایگی برگردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) گندم که سیاه شود بعد سبزی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). گندمی که پس از سبزی سیاه گردد. ( ناظم الاطباء ). || پاره سنگ ضخیم. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

بعقب برگشتن سپسایگی برگردین

پیشنهاد کاربران

بپرس