قهستان
/qohestAn/
لغت نامه دهخدا
قهستان. [ ق ُ هََ ] ( اِخ ) ولایتی است در خراسان. ( برهان ). این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن ، تون ، گناباد و طبس العناب و کهستان و طبس التمر و طریثیث ( ترشیز ) است. ( از معجم البلدان ) ( حاشیه برهان ). شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبه آن قاین و طبس است. ( از ناظم الاطباء ).
قهستان. [ ق ُهََ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی سیرجان. محصول عمده آن غلات ، پنبه و شغل سکنه آن مکاری گری ، زراعت و پیشه وری است. این ده از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 3549 تن و مرکز دهستان قریه سعادت آباد است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
قهستان. [ ق ُ هََ ] ( اِخ ) موضعی در قم ، بدین نام اشتهار دارد. ( حاشیه برهان چ معین از جغرافیای سیاسی کیهان ).
فرهنگ فارسی
موضعی است در قم بدین نام اشتهار دارد .
دانشنامه عمومی
قهستان (شهر). شهر قُهِستان شهری کوهستانی و معرب کُهستان، کوهستان، شهری در بخش قهستان از توابع شهرستان درمیان استان خراسان جنوبی ایران است. این شهر، تا آذرماه سال ۱۳۸۷ به مرکز دهستان قهستان بود که در این تاریخ به شهر ارتقا یافت. شهر قهستان یکی از شهرستان های گردشگرپذیر استان خراسان جنوبی بعد از شهرستان طبس گلشن است که دارای مناطق بکر، طبیعی و دارای آداب و رسوم خاص و کهن است که چشم هر بیننده ای را محو تماشای خلقت هستی می کند. این شهر یکی از زیباترین و در عین حال یکی از شهرهای بکر کشور است که با توجه به شیب کوه و محیط در دره ای تنگ به صورت پلکانی ساخته شده و بناهای آن را باغ های زرشک، گردو، بادام، زردآلو و انگور فرا گرفته است. شهر قهستان به علت قرار گرفتن در منطقه ای کوهستانی زمستان هایی سرد را پشت سر می گذارد. اغلب گردشگران ترجیح می دهند در فصل بهار دل پذیر و فصل شکفتن طبیعت به آن سفر کنند، برخی دیگر نیز فصل تابستان را انتخاب می کنند تا چند روزی به دور از گرمای شهرها سپری کنند. روستای درخش و باغستان و سرخنگ در رتبه بندی میزان پاک بودن آب و هوای شهرها و روستاهای کشور رتبه اول را کسب کرده است که به احتمال فراوان یکی از دلایل اصلی آن سخت گذر بودن منطقه و تردد دشوار خودروها است که موجب بکر ماندن این روستاها شده است. بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش قهستان شهرستان درمیان در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۵۲۹۵ نفر بوده است. [ ۳]
شیرینی های قهستان مانند: - نان چایی – نان نخود و مرباهای زرشک، به ترش و به شیرین و همچنین برگه زرد آلو؛ پودر عناب؛ بادام؛ گردو؛ کماچ، نان تنوری آتیشی؛ نون قرص ( نان دایره ای شکل و خاص شهر ) – تفتون ( نان محلی ) از سوغات قهستان می باشد. گلیم و فرش قهستان در طرحها ی لچک ترنج - جوشقان - محرابی - دسته گلی - گنبدی - کف ساده - قاب قا بی - درختی - افشان و خشتی بافته می شود و از دیگر صنایع دستی و سوغات قهستان محسوب می شود.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲٬۳۲۲ نفر ( در ۷۰۱ خانوار ) بوده است. بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش قهستان شهرستان درمیان در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۵۲۹۵ نفر بوده است. . [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفشیرینی های قهستان مانند: - نان چایی – نان نخود و مرباهای زرشک، به ترش و به شیرین و همچنین برگه زرد آلو؛ پودر عناب؛ بادام؛ گردو؛ کماچ، نان تنوری آتیشی؛ نون قرص ( نان دایره ای شکل و خاص شهر ) – تفتون ( نان محلی ) از سوغات قهستان می باشد. گلیم و فرش قهستان در طرحها ی لچک ترنج - جوشقان - محرابی - دسته گلی - گنبدی - کف ساده - قاب قا بی - درختی - افشان و خشتی بافته می شود و از دیگر صنایع دستی و سوغات قهستان محسوب می شود.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲٬۳۲۲ نفر ( در ۷۰۱ خانوار ) بوده است. بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش قهستان شهرستان درمیان در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۵۲۹۵ نفر بوده است. . [ ۴]

wiki: قهستان (شهر)
پیشنهاد کاربران
لر قهستانی گروهی از اقوام لر بختیاری که به جنوب خراسان و شمال کرمان تبعید شدند
بهلول خان بختیاروند پسر میرشاه حسین خان بختیاروند ایلخان پسر رستم خان بختیاروند پلنگ پسر سهراب خان بختیاروند از نسل اتابک شجاع الدین خورشید لر جنگروی
... [مشاهده متن کامل]
رستم خان بختیاروند پلنگ فرمانده جنگجویان لر در جنگ چالدران
طوایف ایل منجزی ایل بزرگ بختیاروند از نسل میر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان پسر میرشاه حسین خان بختیاروند ایلخان
تاج الدین عبدالهی
نیم بنیچه
خلیلی بیگیوند پلنگ
مال احمدی
لُوخرده
مازه پهن
صالح بابری روا
لملمی
ابوالحسنی
مال احمدی فلارد
آلونی
باورشول ( زیلابی، باوری، محمدی )
آمویی*عمویی*
چیگویی
جلیلی
شیاسی
میلاسی منجی
ریگی
بویری منجی
بارزی منجی
میشه وند*ملکشاه وند *
زیلایی کهگیلویه
زیلایی فارس
. .
. .
. .
______
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ *حلیلی، هلیلی*معروف به هفت کُر بیگی
تیره ها
احمدوند
اردشیروند
تاجدیوند
بلیتیوند
مهدیوند
شاهمنصوروند
خیریوند *سیاه منصور وند، خدروند*
روزعلیوند
چهارمحالی
چهاربنیچه
چهاربنیچه احمدوند
هارونی
کوزری
مهمیدوند
جلالوند
برات وند
علیدادوند
شمس خلیلی *شمس الدین وند*
میرگپ
تاجمیری
شهبازوند
رمضان وند
زیلایی
توپایی*تپایی*
خدابخشی
الله بخشی
شیرمرد
قرقشه
ملارآهنی
گداخانی
حیدری
حسن وند
صالح حاجی
امیدوند
نعمتی
الفتی
سلیمان وند
اسماعیل زونی استرون
بلیل
صوفی وند
آدینه وند
روشناوند*روشن وند*
عالی وند
بالی وند
آشتی وند
آقاسیوند
هاشم وند
کاظم وند
علی وند
هادی وند
غریبی
هارونی
علیمردان وند
علیمراد وند
ابراهیم وند
. .
. .
___
طایفه مال احمدی منجزی ( فخرالدین وند )
*تَشمال فخرالدین احمد خان بختیاروند*
معروف به نه کُر تَشمال
کلاوند
خواجه وند
علی اکبر وند
مصطفی وند
شاهسوند
رمضان وند
بهرامی
ویسی
حسام الدینی
حاتم وند
پاگیروند
فیلوند
تیرگیر
سبزواری
باورشل*باورشول*
قوامی
. .
. .
. .
. .
بهلول خان بختیاروند پسر میرشاه حسین خان بختیاروند ایلخان پسر رستم خان بختیاروند پلنگ پسر سهراب خان بختیاروند از نسل اتابک شجاع الدین خورشید لر جنگروی
... [مشاهده متن کامل]
رستم خان بختیاروند پلنگ فرمانده جنگجویان لر در جنگ چالدران
طوایف ایل منجزی ایل بزرگ بختیاروند از نسل میر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان پسر میرشاه حسین خان بختیاروند ایلخان
تاج الدین عبدالهی
نیم بنیچه
خلیلی بیگیوند پلنگ
مال احمدی
لُوخرده
مازه پهن
صالح بابری روا
لملمی
ابوالحسنی
مال احمدی فلارد
آلونی
باورشول ( زیلابی، باوری، محمدی )
آمویی*عمویی*
چیگویی
جلیلی
شیاسی
میلاسی منجی
ریگی
بویری منجی
بارزی منجی
میشه وند*ملکشاه وند *
زیلایی کهگیلویه
زیلایی فارس
. .
. .
. .
______
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ *حلیلی، هلیلی*معروف به هفت کُر بیگی
تیره ها
احمدوند
اردشیروند
تاجدیوند
بلیتیوند
مهدیوند
شاهمنصوروند
خیریوند *سیاه منصور وند، خدروند*
روزعلیوند
چهارمحالی
چهاربنیچه
چهاربنیچه احمدوند
هارونی
کوزری
مهمیدوند
جلالوند
برات وند
علیدادوند
شمس خلیلی *شمس الدین وند*
میرگپ
تاجمیری
شهبازوند
رمضان وند
زیلایی
توپایی*تپایی*
خدابخشی
الله بخشی
شیرمرد
قرقشه
ملارآهنی
گداخانی
حیدری
حسن وند
صالح حاجی
امیدوند
نعمتی
الفتی
سلیمان وند
اسماعیل زونی استرون
بلیل
صوفی وند
آدینه وند
روشناوند*روشن وند*
عالی وند
بالی وند
آشتی وند
آقاسیوند
هاشم وند
کاظم وند
علی وند
هادی وند
غریبی
هارونی
علیمردان وند
علیمراد وند
ابراهیم وند
. .
. .
___
طایفه مال احمدی منجزی ( فخرالدین وند )
*تَشمال فخرالدین احمد خان بختیاروند*
معروف به نه کُر تَشمال
کلاوند
خواجه وند
علی اکبر وند
مصطفی وند
شاهسوند
رمضان وند
بهرامی
ویسی
حسام الدینی
حاتم وند
پاگیروند
فیلوند
تیرگیر
سبزواری
باورشل*باورشول*
قوامی
. .
. .
. .
. .
قُهِسْتان ( قُهَستان ، کُهستان ) نام سرزمینی است که در مرکز فلات ایران، در جنوب خراسان واقع شده و منطقهٔ کوهستانی گسترده ای است که شهرهای قاین، فردوس، طبس، بیرجند، کاشمر، تربت حیدریه، تربت جام، خواف، گناباد و تایباد را در بر می گرفته است.
... [مشاهده متن کامل]
قُهستان که معرب واژهٔ کهستان یا کوهستان است.
دلیل نام گذاری قُهستان وجود کوه های متعدد در این منطقه بوده است. این کوه ها مرز جغرافیای مناطق گرمسیری ( کویر و دشت ) ناحیهٔ جنوب ایران و جغرافیای سردسیری و کوه های شمال شرقی ایران است.
حافظ ابرو تاریخ نگار قرن نهم در کتابش به نام قهستان اشاره و چنین بیان کرده است:
«ولایت قهستان عریض و طویل است. دور آن قریب صد فرسخ زیادت باشد. شرقی آن ولایت خواف است و غربی آن بیابانی است. غرب آن فارس و کرمان و شمال آن اعمال نیشابور و سبزوار است. جنوب سجستان و کرمان. قهستان مشتمل بر چند قصبه و ناحیت بزرگ است از جمله قاین، تون ( فردوس امروزی ) جُنابَذ، بیرجند، زیرکوه، بَجِستان، بوزجان، نَهارجان، طبس گیلکی، رَقّه، شاخِن، فَشارود، مؤمن آباد، تُرشیز، طبس مَسینان و خوسْف. قصبهٔ بزرگ قهستان یکی قاین است».
در لغت نامهٔ دهخدا در سال ۱۳۴۵ در مورد قهستان چنین نوشته شده است:
قهستان. ( اِخ ) ولایتی است در خراسان. ( برهان ) . این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن، تون، گناباد و طبس العناب ( تبس مسینا ) و کهستان و طبس التمر ( تبس گیلکی ) و طریثیث ( ترشیز ) است. ( از معجم البلدان ) ( حاشیهٔ برهان ) . شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبهٔ آن قاین و طبس است. ( از ناظم الاطباء ) .


... [مشاهده متن کامل]
قُهستان که معرب واژهٔ کهستان یا کوهستان است.
دلیل نام گذاری قُهستان وجود کوه های متعدد در این منطقه بوده است. این کوه ها مرز جغرافیای مناطق گرمسیری ( کویر و دشت ) ناحیهٔ جنوب ایران و جغرافیای سردسیری و کوه های شمال شرقی ایران است.
حافظ ابرو تاریخ نگار قرن نهم در کتابش به نام قهستان اشاره و چنین بیان کرده است:
«ولایت قهستان عریض و طویل است. دور آن قریب صد فرسخ زیادت باشد. شرقی آن ولایت خواف است و غربی آن بیابانی است. غرب آن فارس و کرمان و شمال آن اعمال نیشابور و سبزوار است. جنوب سجستان و کرمان. قهستان مشتمل بر چند قصبه و ناحیت بزرگ است از جمله قاین، تون ( فردوس امروزی ) جُنابَذ، بیرجند، زیرکوه، بَجِستان، بوزجان، نَهارجان، طبس گیلکی، رَقّه، شاخِن، فَشارود، مؤمن آباد، تُرشیز، طبس مَسینان و خوسْف. قصبهٔ بزرگ قهستان یکی قاین است».
در لغت نامهٔ دهخدا در سال ۱۳۴۵ در مورد قهستان چنین نوشته شده است:
قهستان. ( اِخ ) ولایتی است در خراسان. ( برهان ) . این ولایت در جنوب خراسان واقع و شامل قائن، تون، گناباد و طبس العناب ( تبس مسینا ) و کهستان و طبس التمر ( تبس گیلکی ) و طریثیث ( ترشیز ) است. ( از معجم البلدان ) ( حاشیهٔ برهان ) . شهرستانی است میان نیشابور و هرات و قصبهٔ آن قاین و طبس است. ( از ناظم الاطباء ) .


مردمی که از کوهستان های پارس*زاگرس * به
جنوب خراسان کوچ داده شدند
کوهستانی:قهستانی
جنوب خراسان کوچ داده شدند
کوهستانی:قهستانی