قنیف

لغت نامه دهخدا

قنیف. [ ق َ ] ( ع اِ ) گروه مردم. || ( ص ) مرد کم خوار. ( از اقرب الموارد )( منتهی الارب ). || کم موی سر. ( منتهی الارب ). || ابر یا باران بسیار. || ( اِ ) پاره ای از شب. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || طیلسان. ج ، قُنُف. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس