قنوط
لغت نامه دهخدا
قنوط. [ ق َ ] ( ع ص ) نومید. قانط. قَنِط. ( اقرب الموارد ) : و ان مسه الشر فیؤس قنوط. ( قرآن 49/41 ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ناامیدی.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی قَنُوطٌ: بسیار ناامید - همواره نامید (قَنُوطٌ هم صفت مشبهه است وهم صیغه مبالغه )
ریشه کلمه:
قنط (۶ بار)
عده ای می گویند «قَنُوطْ» از مادّه «قُنُوط» به معنای انسان نومید است و با «یَئُوسْ» یک معنا دارد. بعضی هر دو را به یک معنا (برای تأکید) دانسته اند. و بعضی «قَنُوط» را به معنای ظاهر ساختن وجود نومیدی در چهره و در عمل دانسته اند. مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» گفته: «قَنُوط»، «نومیدی از رحمت» است. ولی آنچه از موارد استعمال واژه «قَنُوط» در قرآن مجید به دست می آید، این است که «قَنُوط» و «یَئُوسْ» تقریباً در یک معنا به کار می رود.
ریشه کلمه:
قنط (۶ بار)
عده ای می گویند «قَنُوطْ» از مادّه «قُنُوط» به معنای انسان نومید است و با «یَئُوسْ» یک معنا دارد. بعضی هر دو را به یک معنا (برای تأکید) دانسته اند. و بعضی «قَنُوط» را به معنای ظاهر ساختن وجود نومیدی در چهره و در عمل دانسته اند. مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» گفته: «قَنُوط»، «نومیدی از رحمت» است. ولی آنچه از موارد استعمال واژه «قَنُوط» در قرآن مجید به دست می آید، این است که «قَنُوط» و «یَئُوسْ» تقریباً در یک معنا به کار می رود.
wikialkb: قَنُوط
پیشنهاد کاربران
قنوط : قنوط در اصل به معنی مایوس شدن از خیر استو
( تفسیر نمونه ج : 19 ص : 500 )
( تفسیر نمونه ج : 19 ص : 500 )
شلاقی که محکومین را با آن تنبیه میکردند.
عاقل
من فکر میکنم قنوط وسیله ای برای اگاه ساختن گروه وجماعتی به منظور فرارسیدن وقت است چنانچه مرحوم شاملو دررمان پابرهنه ها گفته. . . فلانی قنوطش رابه صدا دراورده و. . .