قنف
لغت نامه دهخدا
قنف. [ ق َ ن ِ ] ( ع ص ) تنک موی سر. ( از اقرب الموارد ).
قنف. [ ق ِن ْ ن َ ] ( ع اِ ) گل سیل آورد که خشک و شکافته شده باشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
قنف. [ ق ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ اَقنف. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید