قنصل
لغت نامه دهخدا
قنصل. [ ق ُ ص ُ ] ( معرب ، اِ ) معتمدی است که وی را دولت به کشوری میفرستد برای آنکه از حقوق و تجارت و تبعه دولت متبوع خود حمایت کند. این کلمه لاتینی است و معنی آن مستشار است ج ، قناصل. ( اقرب الموارد ). رجوع به کنسول شود.
قنصل. [ ق ُ ص ُ ] ( اِخ ) قلعه ای است از یمن و تا صنعاء دو روز فاصله دارد. ( معجم البلدان ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید